در دهههای اخیر، نظام تأمین اجتماعی بهطور کلی و بنیادی، و بهطور خاص، بحران مالی نهادهای بازنشستگی، از جمله چالشهای اساسی اقتصاد کشورها شده است. صندوقهای بازنشستگی نمیتوانند وظایف خود را در تأمین مالی و سرمایهگذاری خود بهخوبی انجام دهند و توان دولت نیز در این زمینه کاهش یافته است.
آمار نشان میدهد که جمعیت سالمندان رو به افزایش است و نسبت پشتیبانی صندوقهای بازنشستگی در حال کاهش است. این وضعیت باعث ایجاد مشکلات مالی در صندوقهای بازنشستگی شده است.
از جمله دلایل بروز مشکلات در صندوقهای بازنشستگی ضعف در نظام اقتصادی، هزینههای ناشی از تورم و بیکاری بالا، تحمیل بیش از حد هزینهها به صندوقها، عدم تناسب سن بازنشستگی و امید به زندگی، نوسانات اقتصادی و مداخلات سیاسی است.
راهکارهای پیشنهادی شامل اصلاح ساختار قوانین و مقررات صندوقهای بازنشستگی، اصلاح سن بازنشستگی، اصلاح محاسبه حقوق بازنشتگی، افزایش مشارکت فرد در بیمه اجتماعی، و استحقاق سنجی بیمهای میباشد.
برای رفع چالشهای صندوقهای بازنشستگی نیاز به تدابیر قانونی، نظارتی و سیاستی است. همچنین، تعادل در توزیع یارانهها و تعهدات بیمهای و بهبود نظام چندلایه بیمه های تامین اجتماعی نیز از جمله راهکارهای مهم میباشد. علاوه بر این، استفاده از فناوری و راههای نوین برای بهبود عملکرد و مدیریت صندوقهای بازنشستگی نیز لازم است.
مثلاً، استفاده از سیستمهای هوشمند و اتوماسیون در فرآیندهای مالی و سرمایهگذاری، بهبود نظام نظارت و حسابرسی، افزایش شفافیت و اطلاعرسانی به بازنشستگان و تحلیل دقیق ترکیب سبد سرمایهگذاری میتواند منجر به بهبود عملکرد صندوقهای بازنشستگی شود.
قراردادن تاکید بیشتر بر آموزشهای فرهنگی و مالی جوانان درباره مهمیت بیمه اجتماعی و برنامهریزی برای بازنشستگی نیز از جمله رویکردهای موثر است. ارتقای آگاهی عمومی و اطلاعرسانی صحیح درباره حقوق و مزایای بازنشستگی میتواند بر کاهش فشار و مشکلات این صندوقها تأثیرگذار باشد.
در نهایت، همکاری و هماهنگی بین دولت، سازمانهای تأمین اجتماعی و سایر نهادهای امور بازنشستگی ضروری است تا با بهرهگیری از تجربیات و تخصصهای مشترک، راه حلهای همگرا و دست بهجنبانی برای حل مسائل مربوطه ارائه شود.
هدف اصلی در این راستا ایجاد یک سیستم پایدار و منطقی در تأمین مالی بازنشستگان و حفظ امنیت اقتصادی آنان است.
این تدابیر و رویکردها میتوانند به صندوقهای بازنشستگی کمک کننده باشند:
1. توسعه برنامههای سرمایهگذاری هوشمند: استفاده از تکنولوژی و هوش مصنوعی در تحلیل و پیشبینی بازارها و سرمایهگذاریها میتواند به صندوقهای بازنشستگی کمک کند تا سرمایهگذاریهای هوشمندتری انجام دهند و عملکرد بهتری داشته باشند.
2. تقویت امنیت سیستم: با توجه به مسئله امنیت در دنیای دیجیتال، راهاندازی سیستمهای امنیتی پیشرفته و مکافحه با تهدیدهای سایبری میتواند به حفاظت از اطلاعات حسابها و اموال بازنشستگان کمک کند.
3. تشویق به برنامههای پسانداز: ایجاد آموزشها و برنامههای تشویقی برای جوانان و کارمندان جهت ذخیره و پسانداز مالی میتواند به طول عمر صندوقهای بازنشستگی کمک کند و بر امنیت مالی آینده بازنشستگان تأثیرگذار باشد.
4. همکاری با بخش خصوصی: برقراری همکاری و تعامل مؤثر با صنایع و شرکتها برای ایجاد طرحها و برنامههای مشترک میتواند به بهبود عملکرد صندوقهای بازنشستگی و تأمین منابع مالی برای بازنشستگان کمک کند.
5. ارتقای آموزش و اطلاعرسانی: اطلاعرسانی مناسب درباره حقوق و مزایای بازنشستگی، برنامهریزی مالی، مزایا و خدمات صندوقهای بازنشستگی به بازنشستگان و جوانان میتواند آگاهی عمومی را افزایش داده و بهبودی در استفاده از این صندوقها به همراه داشته باشد.
راهکارهایی برای حل چالشهای حقوق بازنشستگان در صندوقهای بازنشستگی
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی، راهکارهای تقنینی، نظارتی یا سیاستی را برای حل چالش های صندوق های بازنشستگی ارایه کرده است؛ اصلاحات ساختاری شامل تقویت نهاد سیاستگذار، تقویت یا ایجاد نهاد تخصصی و تنظیمگر بیمهای با رویکرد تقویت تنظیمگری و چندجانبهگرایی، اصلاح ساختار قوانین و مقررات صندوقهای بازنشستگی مبتنی بر استقرار نظام چندلایه بیمهای و اصلاح ساختار بودجه با رویکرد ایفای تعهدات و تادیه بدهی دولت به صندوق بازنشستگی است.
همچنین افزایش سن بازنشستگی متناسب با سن امید به زندگی به صورت تدریجی، اصلاح نحوه محاسبه حقوق بازنشتگی به صوت تدریجی، تغییر نرخ مشارکت سهم دولت، بیمهپرداز و کارفرما در سطوح بالاتر حقوقی با رویکرد افزایش مشارکت فرد مبتنی بر استقرار نظام چند لایه بیمهای، تغییر قوانین برای دشوار کردن بازنشستگیهای پیش از موعد، پوشش بیمه افراد بدون پوشش بیمه اجتماعی با مشارکت فرد و از طریق آزمون وسع، حذف معافیتهای بیمهای، ایجاد زمینههای قانونی الزام برای پوشش بیمه کارفرمایان و شاغل مشاغل پلتفرمی از مهمترین اصلاحات برای کاهش بحران صنندوقهای بازنشستگی و ایفای تکالیف دولت در حوزه بیمهای است.
تاثیر روند افزایش سن بازنشستگی بر چالشهای صندوقهای بازنشستگی
سن امید به زندگی در ایران از سال ۱۳۳۰ تا به امروز از ۴۶ به ۷۶ سال افزایش یافته است این در حالی است که در همین سالها متوسط سن بازنشستگی از ۵۷ سال به ۵۱ سال کاهش پیدا کرده است.
با توجه به وضعیت سالمندی در سالهای آینده در ایران و میزان افزایش سن امید به زندگی برای حفظ تعادل منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی، باید سن و سابقه لازم برای بازنشستگی روند افزایشی داشته باشد تا بتوان برخی از چالشها را برطرف کرد. این در حالی است که در ایران تاکنون تغییراتی در سن بازنشستگی صورت نگرفته است.
اگرچه برخی قوانین و مقررات تصویبی شکاف بین سن و سابقه لازم برای بازنشستگی و امید به زندگی را افزایش داده و بر بحران صندوقها نیز دامن زده است. اما باید برای اصلاح قوانین مربوط به سن بازنشستگی اقداماتی انجام شود باعث حفظ وضعیت موجود صندوقهای بازنشستگی شود و از طرفی دیگر موجب افزایش شمار بازنشستگیهای پیش از موعد نشود.
سن امید به زندگی در ایران از سال ۱۳۳۰ تا به امروز از ۴۶ به ۷۶ سال افزایش یافته است این در حالی است که در همین سالها متوسط سن بازنشستگی از ۵۷ سال به ۵۱ سال کاهش پیدا کرده است. فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی عاملی تعیین کننده در میزان سالهای دریافت مستمری توسط مشمولان صندوقهای بیمهای و هزینههای آنها به شمار میرود.
اکنون به عبارتی سن بازنشستگی که ۱۰ سال بزرگتر از سن امید به زندگی بوده است اکنون ۲۵ سال کوچکتر از آن است. به گونهای که سن امید به زندگی در سال ۱۳۳۰ که براساس برآوردها و آمارها ۴۶ سال بوده در آن سال سن بازنشستگی ۵۶.۹۳ سال بوده اما در سال ۱۳۹۹ این روند تغییرات جدی دارد به طوری که سن امید به زندگی به ۷۶.۲۷ سال رسیده اما سن بازنشستگی به رقم ۵۱.۵۳ کاهش یافته است.
منبع:ایرنا