به اعتقاد مسلمانان شیعه، اسم اعظم برترین نام خداوند است که با بر زبان آوردن آن هر خواسته و حاجتی مستجاب می شود. دعای اسم اعظم مورد توجه امامان معصوم(ع) قرار دارد.
حقیقت و مفهوم اسم اعظم
بسیاری از مفسران، آن را بر اساس ظاهر روایات، مرکب از حروف و الفاظ دانسته اند.
برخی گفته اند:اسم اعظم، اسمی معین نیست بلکه هر اسمی را که بنده در حال استغراق در معرفت الهی و انقطاع فکر و عقل از غیر او بر زبان آورد، همان اسم اعظم است. (شرح اسماءاللّه الحسنی، ص92؛ مصباح الشریعه، ص133)
دیدگاههای مختلف درباره حقیقت اسم اعظم
اما برخی دیگر، آن را اسمی معین دانسته اند که میان آنان دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول:
این افراد پنهان بودن اسم اعظم را بدان جهت دانسته اند که مردم بر ذکر همه اسمای الهی مواظبت کنند به این امید که اسم اعظم نیز بر زبانشان جاری شود. (شرح اسماء اللّه الحسنی، ص. 102)
شاید بتوان گفت؛ یکی از رازهای پنهان بودن اسم اعظم، مصون ماندن آن از دست نامحرمان و اغیار است و این خود نوعی تقدس و تنزیه اسم خداست.
دیدگاه دوم:
صاحبان این دیدگاه در تعیین اسم اعظم آرای گوناگونی دارند:
«اللّه».(جامع البیان، مج 14، ج. 28، ص. 72؛ التفسیرالکبیر، ج. 1، ص. 115)
«هو» (شرح اسماء اللّه الحسنی، ص. 94)؛
«الحیّ القیّوم» (شرح اسماء اللّه الحسنی، ص. 99؛ مجمع البیان، ج. 2، ص. 696)
«ذوالجلال والإکرام»(شرح اسماء اللّه الحسنی، ص. 100؛ مجمع البیان، ج. 7، ص. 349)
حروف مقطعه(شرح اسماء اللّه الحسنی، ص. 100؛ جامع البیان، مج، ج. 1، ص. 130)
برخی اسم اعظم را از 11 حرف «أهَمٌ، سَقَکٌ، حَلَعٌ، یَصٌ» مرکب و جامع عناصر چهارگانه (آتش، خاک، هوا و آب) دانسته اند.(فی ملکوت اللّه، ص. 37)
علامه طباطبایی بر این باور است که هیچ یک از نام های خدا را نمی توان بزرگ تر از دیگر نام ها دانست؛ بلکه هر نامی را بنده از روی التجاء و انقطاع کامل از ماسوا بر زبان آورد و به آن توسل جوید، همان برای او اسم اعظم است. (علامه طباطبایی، المیزان، ج8/ 180-186)
برخی نیز گفته اند اسم اعظم خدا، از جنس واژه و لفظ نیست بلکه مقامی است که هر کس روی این کرسی بنشیند، می توان به اذن خدا، کار خدایی انجام دهد. (جوادی آملی، تفسیر موضوعی قران کریم، جلد 6، ص. 2663)
دعاهای اسم اعظم در قرآن و احادیث
دعای اعظم در کتاب«کلِم طیب»
سید علی خان شیرازی (رضوان الله علیه) در کتاب «کلِم طیب» نقل کرده که:
اسم اعظم خدای تعالی اسمی است که شروع آن «الله» و پایانش «هو» می باشد و در حروف اسم اعظم نقطه ای نیست و خواندنش تغییر نمی یابد چه آن حروف زیر و زبر داشته باشند یا نداشته باشند و این اسم در قرآن مجید در «پنج آیه» مبارکه از پنج سوره موجود است، یعنی سوره های:«بقره ، آل عمران ، نساء ، طه و تغابن».
1. آیات 255 تا 257 سوره بقره:
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ.
خدای یکتا که جز او هیچ معبودی نیست، زنده و قائم به ذات است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟
آنچه را پیش روی مردم است و آنچه را پشت سر آنان است می داند. و آنان به چیزی از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تختش آسمان ها و زمین را فرا گرفته و نگهداری آنان بر او گران و مشقت آور نیست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ.
در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست. مسلماً راه هدایت از گمراهی [به وسیله قرآن، پیامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است. پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان بیاورد، بی تردید به محکم ترین دستگیره که آن را گسستن نیست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست.
اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فی ها خالِدُونَ.
خدا سرپرست و یار کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنان را از تاریکی ها به سوی نورِ بیرون می برد. و کسانی که کافر شدند، سرپرستان آنان طغیان گرانند که آنان را از نور به سوی تاریکی ها بیرون می برند؛ آنان اهل آتش اند و قطعاً در آنجا جاودانه اند.
. آیات 2 و 3 سوره آل عمران:
اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ. نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ. مِنْ قَبْلُ هُدًی لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ.
خدایی که نیست معبودی جز او زنده و پاینده که کتاب را به حق بر تو نازل فرمود و کتاب های پیشین را تصدیق کند و از پیش تورات و انجیل رانازل کرده که هدایتی است برای مردم و فرقان را نیز نازل فرمود .
3. آیه 87 سوره نسا:
اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثاً.
خدایی که نیست معبودی جز او و قطعاً شما را در روز قیامت گردآورد که شکی در آن نیست و کیست که در گفتار از خدا راستگوتر باشد.
4. آیه 8 سوره طه:
اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی.
خدایی که نیست معبودی جز او و همه نامهای نیک از آن اوست.
5. آیه 13 سوره تغابن:
اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ.
خدایی که معبودی جز او نیست و بر خدا باید توکل کنند مؤمنان.
بعضی آیه (« اَللهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ رَبُّ العَرشِ العظیم » در سورهٔ النَّمل آیه 26) را هم جزو اسم اعظم دانسته اند.
شیخ مغربی گفته است هر که این 5 آیه مبارکه را وِرد خود قرار دهد و هر روز 11 بار بخواند هر آینه آسان شود برای او هر مهمّی از کُلّی و جُزئی بزودی انشاءاللَّه تعالی.
دعای اسم اعظم امام علی (ع) که از حضرت خضر آموخت
علامه طبرسی در کتاب فخیم مجمع البیان در تفسیر سوره توحید، روایت زیر را از کتاب توحید صدوق آورده است.
امام علی(ع) فرمود:
«یک شب قبل از [جنگ]بدر، خضر(ع) را خواب دیدم و به او گفتم:چیزی به من بیاموز که با آن بر دشمنان، نصرت داده شوم.
گفت:بگو:یا هُوَ یا مَن لا هُوَ إلاّ هُوَ، ای او! ای آن که اویی جز او نیست!.
چون صبح شد، آن را برای پیامبر خدا باز گفتم. فرمود:
“ای علی! اسم اعظم به تو آموخته شده است”. در روز بدر، پیوسته این جمله بر زبانم بود».
امیر مومنان، «قل هو اللّه أحد» را خواند و، چون آن را تمام کرد، فرمود:
«قُل هُوَ اللّه ُ أحَدٌ»، ای او! ای آن که اویی جز او نیست! مرا بیامرز و بر گروه کافران، پیروزم گردان».
در روز صفّین نیز، در حالی که حمله می کرد، این دعا را می خواند. عمّار بن یاسر به ایشان گفت:ای امیر مومنان! این اشارات چیست؟
فرمود:«اسم اعظم خدا و ستون توحید است. خدا، که معبودی جز او نیست».
سپس آیه:«شهد اللّه أنّه لا إله إلاّ هو؛ خدا، خود، گواهی می دهد که معبودی جز او نیست» و آخر حشر را قرائت کرد. آن گاه پیاده شد و چهار رکعت پیش از زوال خواند.»
دعای اسم اعظم از امام سجاد (ع)
سید بن طاووس در کتاب مهج الدعوات و منهج العبادات به نقل از امام سجاد (ع) می نویسد:
بیست سال از خداوند درخواست کردم که به من اسم اعظم را تعلیم دهد. پس در شبی ایستاده بودم و نماز می خواندم. چشم های من به خواب رفت و دیدم که جدم رسول خدا (ص) از روبرو می آمد. وقتی نزدیک من شد بین دو چشم مرا بوسید و گفت:از خداوند متعال چه خواسته بودی؟! گفتم:ای جد بزرگوارم! از خداوند خواستم تا اسم اعظم خود را نشانم بدهد.
پیامبر (ص) فرمودند:
ای پسرم! این دعا را بنویس. گفتم کجا بنویسم؟ فرمودند:با انگشت خود بر کف دستت بنویس؛ دعا این است:
یَا اللهُ یَا اللهُ یَا اللهُ وَحْدَکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ
ای خدا! ای خدا! ای خدا! تو یگانه ای، تو یگانه ای، شریکی برای تو نیست،
أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ
تو بخشنده، پدید آورنده آسمان ها و زمین، صاحب بزرگی و بخشش،
وَ ذُو الْأَسْمَاءِ الْعِظَامِ وَ ذُو الْعِزِّ الَّذِی لَا یُرَامُ
صاحب نام های بزرگ و صاحب عزتی که مغلوب نمی گردد.
وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ
خدای شما خدای یگانه است، نیست خدایی مگر او که بخشنده مهربان است
وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ
و رحمت خدا باد بر محمّد و بر همه آل او
سپس آنچه خواهی دعا کن.
امام سجاد (ع) فرمودند:
«قسم به کسی که محمد (ص) را به راستی به پیامبری فرستاد؛ این دعا را تجربه نمودم و همان گونه بود که آن حضرت فرمودند».(مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 320- 321)
ناشناس
خیلی ممنونم ایشالله که همه حاجت روا بشن
بسیار عالی
سکینه خسروی مشیری
ارسال دعاها عالی همیشه دعا بگذارید خیلی خیلی جذاب وعالین