شما در یک شرکت بزرگ، اگر نه دقیقاً خوب، هستید. تحقیقات نشان می دهد که نزدیک به نیمی (40 درصد) از کسانی که در رابطه هستند، گهگاه در طول دوره پیوند خود ناراضی هستند.
بنابراین، بله، بسیار رایج است. خوب است بدانید که احساس نکردن خوشحالی در هر دقیقه، حتی در یک رابطه عالی، مساوی است.
بنابراین، در حالی که این کاملا طبیعی است که گاهی از زندگی عاشقانه خود احساس نارضایتی کنید، هنوز باید متعهد شوید که برای بهبود رابطه خود تلاش کنید یا آن را یک روز بگذرانید.
بسیاری از مردم از ایده پایان دادن به روابط خود عقب نشینی می کنند، به خصوص اگر این رابطه طولانی مدت باشد. گرم من همیشه می گفت شیطانی که می شناسی بهتر از شیطانی است که نمی شناسی.
ترس از جدایی نتیجه عوامل متعددی است، اما اعتماد به نفس پایین قطعاً در بازی نقش دارد. شخصی که قصد پایان دادن به رابطه را دارد ممکن است از این بترسد که هرگز شریک جدیدی پیدا نکند.
مردم اغلب در یک رابطه ضعیف باقی می مانند زیرا از درد اجتناب ناپذیر پس از جدایی می ترسند. شما را نمی دانم، اما برخی از بدترین دوران زندگی من بعد از جدایی بود. این یک جزر و مد است، و چه کسی می خواهد خود را با میل و رغبت در معرض آن قرار دهد؟
برخی از افراد از این ایده که تنها باشند یا به احساسات دیگران صدمه بزنند وحشت می کنند، در حالی که برخی دیگر می ترسند که ترک کردن آن مستلزم ترک منطقه آسایش و جستجو در ناشناخته ها باشد.
در اینجا چند نشانه رفتاری وجود دارد که نشان می دهد رابطه شما مسیر خود را طی کرده است.
1) ترجیح می دهید با هرکسی جز شریک زندگی خود وقت بگذرانید
ما می دانیم که مهم است که برای عزیزان خود در خارج از رابطه خود وقت بگذارید. این شما را به خوبی گرد و زمین نگه می دارد.
اما اگر هر بار بخواهید با دوستان یا خانواده خود به جای SO خود معاشرت داشته باشید، می تواند مشکل ساز شود.
بهش فکر کن:
وقتی بالاخره آن ترفیع را دریافت کردید یا پنجاه دلار در جیب کت خود پیدا کردید – اولین کسی که می خواهید با آن تماس بگیرید کیست؟
اگر در شراکت سالمی هستید، مایلم شرط ببندم که شریک زندگی شماست. اگر نه، ممکن است بخواهید از خود بپرسید که چرا.
اگر برای حمایت عاطفی از SO خود به مادر یا دوست دختر خود وابسته هستید، این نیز یک پرچم قرمز است.
به نظر می رسد اشتراک گذاری احساسات عمیق تر و آسیب پذیر بودن با شریک زندگی تان دیگر اولین انتخاب شما نیست.
شاید دیگر با این کار احساس امنیت نمی کنید؟
این قطعاً نشانه شما برای آرامش است.
2) شب قرار؟ چه شبی؟
به یاد می آورید زمانی که شما و پسرتان یک زوج جدید بودید و راهی برای فشردگی زمان در کنار هم پیدا می کردید.
اگر دیگر زمان با کیفیت را با یکدیگر در اولویت قرار ندهید، می تواند نشانه آن باشد که در حال رشد از همدیگر هستید.
روابط سالم و شاد مستلزم کار زیاد است. وقتی چیزی – یا کسی – برای شما ارزش زیادی دارد، برای پرورش و محافظت از آن تلاش خواهید کرد.
زمانی که به نظر می رسد دیگر ارزش تلاش کردن را ندارد، رابطه شما ارزش خود را برای شما از دست می دهد.
زمانی که شب های ملاقات به گذشته تبدیل می شود یا شریک زندگی شما همیشه دلیلی برای دیر کار کردن پیدا می کند (یا برعکس)، این می تواند ناقوس مرگ برای اتحادیه شما باشد.
«مشغول بودن» یک راه کلاسیک برای فرار و اجتناب از هرگونه صمیمیت ناخواسته است. شما امیدوارید که همه چیز به طور جادویی خود را ترمیم کند و مشکل را تا زمانی که آنقدر بزرگ باشد که نمی توان نادیده گرفت.
3) شما زندگی جداگانه ای دارید
اگر عضوی از یک زوج هستید، زندگی شما باید در هم تنیده باشد. اما اگر زندگی شما و همسرتان دیگر در هیچ نقطه مهمی تلاقی نمی کند، احتمالاً شخصی ناراضی است.
اگر در یک رابطه متعهد هستید، نمی توانید فقط مسیر جداگانه خود را دنبال کنید و انتظار داشته باشید که SO شما هر زمان با شما ملاقات کند.
به این میگن دوست بودن یا مجرد بودن. حتی در آن زمان هم هنوز بسیار خودخواه است.
و نیازی نیست تمام وقت آزاد خود را با هم بگذرانید. در واقع داشتن علایق جداگانه برای یک زوج سالم است.
اما شما باید همیشه احساس کنید و مانند یک جزء حیاتی در زندگی شریک زندگی خود رفتار کنید.
آیا می توانید به کلاس بگویید که شریک زندگی شما در 24 ساعت گذشته چه کار کرده است، حتی زمانی که با هم نبودید؟
افرادی که در روابط سالم هستند، به یکدیگر توجه می کنند و نکات جزئی روز خود را به اشتراک می گذارند، صحبت می کنند یا فقط می گویند: “من به تو فکر می کنم.”
بنابراین، اگر در زمانی که شما در اطراف نیستید، نمیدانید چه میکنند و واقعاً برایتان مهم نیست، ممکن است زمان آن رسیده که وضعیت اتحادیه خود را دوباره ارزیابی کنید.
4) سنگ زنی
اصطلاح stonewalling برای توصیف زمانی استفاده می شود که یکی از شریک ها به دیگری پاسخ نمی دهد. آنها شما را نادیده می گیرند، شما را نادیده می گیرند و طوری رفتار می کنند که انگار شما وجود ندارید.
Stonewalling را می توان به عنوان تلاشی برای کنترل روایت تفسیر کرد، زیرا شریک سنگ اندازی با کنار گذاشتن احساسی از هرگونه بحث بیشتر در مورد موضوع در دست جلوگیری می کند.
معمولاً وقتی فردی به این نقطه می رسد، به طور کامل تحت فشار استرس قرار می گیرد و سنگ اندازی راه او برای جلوگیری از سرکوب شدن است.
و شخصی که در انتهای سنگ تراشی قرار دارد؟ آنها احساس دوست نداشتن و شنیده نشدن دارند.
حداقل یک وضعیت ایده آل نیست.
5) شما همه چیز را بدیهی می گیرید
هنگامی که در یک رابطه جدی هستید، کارهای زیادی برای شریک زندگی خود انجام می دهید – و آنها هم برای شما متقابل می کنند. احساس اینکه از شما قدردانی می شود یک جنبه حیاتی برای یک مشارکت موفق است.
و بدیهی بودن احساس وحشتناکی است.
هنگامی که قدردانی به مسیر غبارآلود رسید، هر دوی شما از تشکر کردن از یکدیگر برای کارهایی که انجام میدهید دست میکشید و تلاشهای همسرتان را تشخیص نمیدهید.
پس چرا در صورت عدم قدردانی از انجام کارهایی که امیدوارید SO شما دوستش داشته باشد، زحمت بکشید؟ این فرآیند فکری اغلب منجر به یک چرخه بی پایان از رنجش می شود.
6) شما به دوستان غیر وابسته خود حسادت می کنید
روزی روزگاری ممکن است به دوستان زوج خود حسادت کرده باشید. شما آرزوی صمیمیت و امنیت یک رابطه جدی را داشتید.
تا اینکه وارد یکی شدی و در نهایت بی قرار شدی.
چه در مورد هیجان روزهای دوستی خود دلتنگ باشید و چه می بینید که از طریق سوء استفاده های دوستان ناوابسته خود به صورت نایب زندگی می کنید، یا دلیلی برای این باور دارید که شریک زندگی تان چنین است، توجه کنید.
7) بدون احترام
احترام سنگ بنای هر رابطه سالم است. بدون احترام متقابل در رابطه شما هیچ چیز ندارید.
وقتی شریک زندگیتان احترامش را نسبت به شما از دست میدهد و آن را از طریق آزار کلامی یا فیزیکی یا شرکت در فعالیتهایی نشان میدهد که به بهترین شکل ممکن توصیف میشوند، وقت آن است که حساب کنید و تصمیم بگیرید که آیا رابطهتان همچنان به شما خدمت میکند یا حتی ایمن است.
8) شما در حال دعوا هستید
اگر به خاطر مسائل بی اهمیت دچار حملات شدید می شوید، می توانید شرط ببندید که چیز مهم تری در زیر سطح در حال وقوع است.
اگر شما و شریک زندگی تان در حال دعوای کش و قفسه ای هستید که کره بادام زمینی به کدام قفسه تعلق دارد، ممکن است بخواهید در نظر داشته باشید که اختلافات شما بیشتر از سازمانی است.
انتخاب عمدی دعوا راهی مطمئن برای ایجاد فاصله بین شماست. هر چیزی برای جلوگیری از تعامل.
اگر به این عادت عادت کرده اید، ممکن است وقت آن رسیده که با شریک زندگی خود صمیمانه صحبت کنید. آیا می خواهید جدایی خود را رسمی کنید یا می خواهید کارهای لازم را برای نجات رابطه خود انجام دهید؟
9) سکس فقط یک خاطره است
رابطه جنسی همیشه به معنای صمیمیت نیست، اما در یک رابطه متعهدانه راهی است که زوج ها عشق و اشتیاق خود را به یکدیگر نشان می دهند.
اگر یک زوج درگیر رابطه جنسی نباشند، می تواند نشان دهد که این زوج از صمیمیت با یکدیگر راحت یا راحت نیستند.
چه به دلیل عدم رضایت جنسی در رابطه باشد یا دیگر رابطه عاطفی نداشته باشید.
اجازه دهید اضافه کنم که ازدواج بدون جنسیت کارساز است، اما تنها در صورتی که هر دو طرف صادقانه در یک صفحه باشند.
10) کسی «تود» دارد
آیا این تو هستی؟ صادق باشید.
اگر زمانی که در اطراف شما هستید لبخند نمی زنند (البته برعکس)، دیگر به شما محبت نشان نمی دهند، یا به طور کلی فقط متحجر و بداخلاق هستند، مشخص است که کسی خوشحال نیست.
یکی از شماست یا هر دوی شما؟ و چه کاری می خواهید در مورد آن انجام دهید؟ این چیزی است که شما دو نفر نیاز داشتید تا آن را مطرح کنید.
افکار نهایی
بیشتر رابطه ها دوره های فرورفتگی را پشت سر می گذارند که کاملا طبیعی است. وقفه های موقت در اشتیاق به این معنی نیست که چیزی اشتباه است.
اما اگر “سقوط” های موقت دائمی شده اند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که اقدامی انجام دهید، یا با بهبود رابطه خود یا پایان دادن به آن.
تحریریه مکتوب نامه
ناشناس
جالب بود ولی راه حل های کاربردی تری رو هم میذاشتین خیلی بهتر میشد. موفق باشید. منتظر ادامه این موضوعات هستم
ناشناس
من فقط به خاطر بچه هام موندم دیگه نمی خوامش
مهدی
بسوز بساز
ناشناس
بسیار موضوعات خوب وعالی تشکر
قدرت طهماسبی
توقعات بالاست و درک متقابل کم