🔥134

روانشناسی شخصیت | 7 نشانه ای که نشون میده یک فرد هنوز در دوران کودکی و آسیب های آن گیر کرده

بسیاری از بزرگسالان ناخودآگاه بارهای عاطفی را از دوران کودکی خود حمل می کنند که اغلب خود را از طریق رفتارهای عادتی مختلف نشان می دهد. این بار، اگر به آن توجه نشود، می‌تواند بر رشد شخصی، روابط و بهزیستی روانی کلی فرد تأثیر بگذارد.


روانشناسی شخصیت

در تجربه ما، این احساسات حل نشده از گذشته معمولاً در هفت الگوی رفتاری متمایز در بزرگسالی ظاهر می شود.

این الگوها می توانند ظریف باشند و ممکن است با ویژگی های شخصیتی اشتباه گرفته شوند، اما در واقع نشانه هایی از احساسات و تجربیات پردازش نشده از سال های شکل گیری فرد هستند.

شناخت این علائم گامی حیاتی در جهت بهبودی و رشد شخصی است. این امر به ویژه برای والدین بسیار مهم است، زیرا درک و کار از طریق چمدان عاطفی خود می تواند منجر به فرزندپروری مؤثرتر شود.
امکان تغییر از پاسخ‌های واکنشی مبتنی بر زخم‌های گذشته به تصمیم‌های آگاهانه مبتنی بر لحظه حال را فراهم می‌کند.

در این مقاله، ما به هفت رفتاری می پردازیم که معمولاً بزرگسالانی که بار عاطفی دوران کودکی را نگه می دارند، نشان می دهند. هدف ما ارائه یک نقشه راه برای شناخت و درک خود، ارائه ابزارهای لازم برای رشد و بهبودی است.
1) فکر کردن مکرر

یکی از رفتارهای رایج بزرگسالانی که بار عاطفی دوران کودکی را حمل می کنند، تفکر بیش از حد مکرر است. این می تواند به صورت تجزیه و تحلیل مداوم رویدادها، گفتگوها و تصمیمات گذشته ظاهر شود که اغلب منجر به احساس اضطراب و شک و تردید در خود می شود.

این تمایل بیش از حد اندیشیدن از تجربیات گذشته ناشی می شود که در آن فرد احساس سوء تفاهم، انتقاد یا بی اعتباری می کند. در کودکی، آنها ممکن است عادت به تجزیه و تحلیل بیش از حد اعمال و کلمات خود را در تلاش برای جلوگیری از پیامدهای منفی داشته باشند.

در بزرگسالی، این رفتار حتی زمانی که تهدید اولیه دیگر وجود ندارد، ادامه دارد.
برای مبارزه با این تمایل، یاد بگیرید که افکار غیرمنطقی را به چالش بکشید و به جای تمرکز بر مشکلات، روی راه حل ها تمرکز کنید. برای تصمیم گیری محدودیت های زمانی تعیین کنید و حواس خود را با فعالیت های لذت بخش پرت کنید. در صورت امکان، برای به دست آوردن دیدگاه و شکستن چرخه، از دوستان قابل اعتماد یا یک درمانگر کمک بگیرید.
2) مشکل در تعیین حدود

دومین رفتاری که اغلب در بزرگسالان با توشه های عاطفی حل نشده از دوران کودکی دیده می شود، مبارزه با ایجاد و حفظ مرزها است. این مشکل می تواند در روابط مختلف از جمله روابط خانوادگی، عاشقانه و حرفه ای ظاهر شود.

افرادی که بار عاطفی دوران کودکی را حمل می‌کنند ممکن است در محیط‌هایی بزرگ شده باشند که مرزهای آنها به طور مداوم نادیده گرفته شده یا مورد بی‌احترامی قرار گرفته است. در نتیجه، ممکن است ابراز نیازهای خود را چالش برانگیز بدانند یا حتی ممکن است برای انجام این کار احساس گناه کنند.
شناخت این رفتار اولین قدم برای تغییر است. به خاطر داشته باشید که تعیین مرزها برای کنترل تعادل ذهنی و عاطفی شما کلیدی است. مرزها نرده های محافظ شخصی شما هستند – آنها از شما در برابر استرس های غیر ضروری و تخلیه عاطفی محافظت می کنند.
3) تمایل به خود خرابکاری

رفتار دیگری که اغلب توسط بزرگسالان با توشه عاطفی دوران کودکی نشان می‌دهد، تمایل به خود خرابکاری است. این می تواند به شکل اهمال کاری، عادات خود ویرانگر، یا گرفتن مداوم تصمیمات ضعیف باشد که مانع رشد شخصی یا حرفه ای آنها می شود.

این تمایل به خود خرابکاری می‌تواند از این باور ریشه‌ای ناشی شود که ریشه در تجربیات دوران کودکی آنها دارد، مبنی بر اینکه مستحق موفقیت یا خوشبختی نیستند. آنها ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه موانعی را برای جلوگیری از دستیابی آنها به اهداف خود، از ترس شکست یا طرد شدن، ایجاد کنند.

برای غلبه بر تمایل خود به خود خرابکاری، با شناسایی الگوها و محرک های خود شروع کنید. باورهای منفی را به چالش بکشید، اهداف قابل دستیابی را تعیین کنید، به دنبال حمایت باشید و شفقت به خود را تمرین کنید.

برای رهایی از خود خرابکاری و تقویت رشد شخصی، از راهبردهای مقابله ای مثبت، مانند مدیتیشن و خودگویی مثبت استفاده کنید.
4) نیاز دائمی به اعتبارسنجی
چهارمین رفتاری که در میان بزرگسالانی که بار عاطفی دوران کودکی را حمل می کنند رایج است، نیاز دائمی به اعتبار خارجی است. آنها ممکن است اغلب به دنبال تایید و اطمینان از دیگران باشند و اغلب ارزش خود را به نظرات دیگران در مورد خود گره می زنند.
این رفتار را می توان به تجربیات دوران کودکی که در آن احساسات و افکار آنها باطل یا نادیده گرفته شد، ردیابی کرد. در نتیجه، ممکن است نیاز دائمی به اثبات خود و جستجوی تایید دیگران را داشته باشند.

غلبه بر این رفتار مستلزم ایجاد اعتماد به نفس و یادگیری برای تأیید خود است. این در مورد شناخت ارزش خود مستقل از نظرات خارجی و تصدیق این است که ارزش آنها ذاتی است، نه مشروط.
5) ترس بیش از حد از طرد شدن

یکی دیگر از رفتارهای رایج در میان بزرگسالانی که از دوران کودکی بار عاطفی را حمل می کنند، ترس بیش از حد از طرد شدن است. این ترس می‌تواند آنقدر طاقت‌فرسا باشد که از موقعیت‌هایی که احتمال طرد شدن وجود دارد، اجتناب می‌کنند، که اغلب منجر به فرصت‌های از دست رفته و پتانسیل‌های ناتمام می‌شود.

این ترس از طرد شدن اغلب ناشی از تجربیات دوران کودکی است که در آن احساس طرد شدن یا رها شدن داشتند. این تجربیات می‌توانند زخم‌های عاطفی عمیقی بر جای بگذارند و منجر به افزایش حساسیت نسبت به طرد شدن در بزرگسالی شوند.

مقابله با این ترس به معنای درک علت اصلی آن و تلاش برای ایجاد انعطاف‌پذیری است. این در مورد یادگیری این است که طرد شدن را نه به عنوان معیاری برای ارزش خود، بلکه به عنوان بخشی از زندگی که هر کس در مقطعی تجربه می کند.
6) نگه داشتن کینه و کینه

ششمین رفتاری که اغلب در بزرگسالانی مشاهده می شود که بار عاطفی حل نشده دوران کودکی را حمل می کنند، تمایل به نگه داشتن کینه و کینه است. این رفتار می تواند منجر به ناراحتی عاطفی طولانی مدت و روابط تیره شود.
در دوران کودکی، ممکن است موقعیت‌هایی را تجربه کرده باشند که در آن احساس می‌کنند مورد ظلم یا بدرفتاری قرار گرفته‌اند، که منجر به رنجش طولانی‌مدت می‌شود. به عنوان بزرگسالان، رها کردن این احساسات برای آنها می تواند چالش برانگیز باشد و منجر به کینه هایی شود که می تواند سال ها ادامه داشته باشد.

پاک کردن هوا و رفع سوء تفاهم ها می تواند رنجش فروخورده را کاهش دهد. از این رو، در برقراری ارتباط باز و صادقانه با افراد درگیر، ابراز احساسات و جستجوی راه حل در صورت امکان، شرکت کنید.
۷) عادت به سرکوب احساسات

آخرین رفتاری که در مورد آن صحبت خواهیم کرد، عادت به سرکوب احساسات است، یک ویژگی رایج در میان بزرگسالانی که از دوران کودکی بار عاطفی را حمل می کنند. این افراد ممکن است به سختی احساسات خود را آشکارا بیان کنند، اغلب ترجیح می دهند به جای آن احساسات خود را درونی کنند.

این سرکوب می‌تواند ناشی از تجربیات دوران کودکی باشد که در آن ابراز احساسات منجر به عواقب منفی یا دلسرد شده است. با گذشت زمان، آنها یاد می گیرند که احساسات خود را پنهان کنند، که منجر به سرکوب عاطفی در بزرگسالی می شود.

منبع: تحریریه مکتوب نامه

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید