دوست داشتن فردی که هیچ حسی به شما ندارد آزاردهنده است. مهربانی و محبت یک احساس است و زمانی شکوفا می شود که دو نفر به طور مساوی به یکدیگر احترام بگذارند، محبت کنند و اهمیت دهند.
همه ما به عنوان انسان برای بقا و زندگی به محبت نیاز داریم اما، علاقه یک طرفه نمی تواند به مدت طولانی به شما انگیزه دهد و سرمایه گذاری روی چنین دوستی مانع از ایجاد ارتباط با دیگران می شود که واقعاً به شما اهمیت می دهند. در این بخش به دلایلی می پردازیم که نشان می دهد چرا جذب افرادی می شوید که این احساس را به شما ندارند.
توجه داشته باشید که منظور ما از این علاقه، علاقه به افراد عادی در زندگی شماست نه همسر آینده تان؛ مثل علاقه به یک دوست یا خواهر و…. . پس هیچ رابطه احساسی مد نظر نیست بلکه میخواهیم در مورد عادت اشتباه افرادی صحبت کنیم که با وجود بی توجهی اطرافیان به این افراد، همچنان اصرار به نزدیک شدن به آنها را دارند و به اصطلاح کوچک شدنشان اهمیتی ندارد.
خارج شدن از منطقه آرامش
شما می ترسید که از کنج راحت خود خارج شوید تا افراد جدیدی پیدا و با آنها ارتباط برقرار کنید. شما می خواهید با کسی که دوستش دارید و مدتهاست با او آشنا هستید دوست بمانید زیرا احساس آشنایی و راحتی می کنید و این حس شما را از خوشبختی واقعی باز می دارد.
روابط ناسالم قبلی
جدا کردن خود از روابط ناسالم که زمانی بخش مهمی از زندگی شما بوده دشوار است. روابط دوران کودکی، به خصوص روابط با والدینتان بخش جدایی ناپذیر از زندگی شماست. اگر جز آن دسته افرادی باشید که از طرف محبت والدین اغنا نشده باشید می تواند دلیلی باشد که به دنبال محبت از طرف کسانی باشید که شما را دوست ندارند.
تنفر از خود
افرادی که الگوی ناسالمی در روابط دارند معمولا خود را دوست ندارند و ممکن است از خود متنفر بوده و اصل وجودشان را تحقیر کنند. وقتی خودتان را دوست ندارید برای جبران کمبود محبتتان آن را در دیگران جست و جو می کنید، برخی از این رفتارها ممکن است احتمال داشتن یک آینده شاد با فرد دیگر را خراب کند.
آسیب پذیر بودن
وقتی در رابطه با احساسات خود آسیب پذیر هستید بیش از حد خود را ابراز می کنید و یا شخص اشتباهی را برای خود در نظر می گیرید. احساس نیاز مداوم برای ابراز وجود در نهایت صبر شما را برای یافتن فرد مناسب تمام می کند و این زمانی است که همه چیز بهم می ریز