امروزه اکثر قضاوت های افراد در مورد یکدیگر بسیار سطحی و نادرست می باشد. بسیاری از مردم اطرافیانشان را تنها بر اساس یک موقعیت خاص قضاوت می کنند. اشتباه این افراد اینجاست که تصور می کنند انسان موجود ساده ای است و می توان او را در مدت زمان کوتاهی شناخت و درک کرد درحالی که شناخت انسان ها به سطح عمیق و متفاوتی از ذهنن نیازمند است.
اولین چیزی که برای شناخت طرف مقابل باید در نظر بگیرید این است که همان ابتدای کار پیش فرض ها، قضاوت های سطحی و نتیجه گیری های زودهنگام در مورد آن شخص را از ذهن خود پاک کنید.
چگونه شخصیت دیگران را بشناسیم
قوانینی وجود دارد که به شما درک و شناخت بهتری از دیگران می دهد. این قوانین به شرح زیر است:
هر اقدامی به دلیل یک هدف مثبت صورت می گیرد: کسی که به مصرف الکل روی آورده است با مصرف الکل احساس خوشحالی نمی کند، بلکه به دلیل فرار از مشکلات و مسئولیت ها این کار را انجام می دهد.
برای درک و شناخت دیگران باید تصویر کاملی از آن ها در ذهن خود داشته باشید: این مورد می تواند کامل کننده ی مورد قبلی باشد. اگر هر اقدامی به دلیل رسیدن به یک هدف مثبت صورت می گیرد پس نباید دیگران را بدون شناخت کامل قضاوت کنید. روزی یکی از مراجعه کنندگانم به من گفت نمی تواند روی کارهایش تمرکز کند. قبل از اینکه شروع به نصیحت کردن و ارائه ی راه های مختلف بکنم ابتدا با پرسیدن سوالاتی سعی کردم او را بهتر بشناسم. یکی از دلایل عدم تمرکز این است که ضمیر ناخودآگاه قصد دارد مانع به چالش کشیدن استعداد ها شود مثلا عدم تمرکز در مطالعه را در نظر بگیرید. اگر فرد تمرکز کند و بعدا نتیجه ی خوبی از امتحانش نگیرد احساس بی ارزشی خواهد کرد. اگر فرد به دلیل عدم تمرکز در مطالعه نمره ی بدی بگیرد احساس بهتری خواهد کرد. خب فکر می کنید بدون شناخت کامل طرف مقابلم می توانستم به این حقایق عمیق پی ببرم؟
افراد با تحرک و هیجان اشتیاق بسیاری دارند: افراد معمولی یا خسته کننده معمولا در موردشان هیچ چیز جالبی وجود نداشته و در نتیجه نسبت به افراد با تحرک و هیجان از نظر ذهنی در وضعیت پایدارتری قرار دارند. از طرف دیگر افراد با استعداد و بسیار موفق اهداف روانشناختی بسیار زیادی دارند و تلاش می کنند به آن ها برسند.
اتصال ویژگی های شخصیتی به یکدیگر: سال ها پیش تصور می کردم که شخصیت انسان از بخش های نامرتبط به یکدیگر تشکیل شده است اما زمانی که در مورد روانشناسی بیشتر مطالعه کردم متوجه شدم شخصیت ساختار فوق العاده ای دارد و هر رفتار یک شاخه ی متصل به ساختار اصلی شخصیت انسان می باشد. مثلا یک دختر ممکن است دوست داشته باشد مانند پسرها رفتار کند زیرا به اشتباه تصور می کن زنان نسبت به مردها ضعیف تر هستند، درنتیجه لباس های مشکی را ترجیح می دهد زیرا این لباس ها به او احساس قدرت می دهد. در سطح وسیع تر از این گونه تمایلات و احساسات در دختر ها ممکن است رفتار همجنس گرایانه را در آن ها پرورش داده و تمایل داشته باشند تا آخرین حد ممکن از هر مردی دوری کنند. این مثال به شما نشان می دهد که همه ی ویژگی های شخصیتی به یکدیگر کاملا متصل هستند.
دومین کاری که باید انجام دهید این است که تمامی ویژگی های شخصیتی و رفتاری طرف مقابلتان را به هم متصل کرده و ساختار شخصیتی او را به دست آورید. وقتی به این ساختار برسید پیدا کردن عناصر دیگر کار راحتی خواهد بود.
برای گفتگو، زمان و مکان مناسب را انتخاب کنید
یک مکان و زمان آرام و مناسب برای داشتن گفتگویی عمیق، انتخاب کنید. برای گفتگو، از جاهای شلوغ یا زمانهایی که حال شما یا طرف مقابل خوب نیست یا درگیر کار دیگری هستید، اجتناب کنید. مکانی را انتخاب کنید که خلوت باشد و هر دو به آن مکان علاقه داشته باشید.
از دوران کودکی او بپرسید
برای اینکه طرف مقابل خود را بشناسید، از دوران کودکی او بپرسید. این که سالهای اول زندگیاش چطور بودند. درباره ارتباطش با اعضای خانوادهاش بپرسید. از او بخواهید که بگوید حس خوبی نسبت به دوران بچگیاش دارد یا حس بد؟ یک خاطره خوب و یک خاطره بد را برای شما تعریف کند. از آنجایی که تمام آسیبهای ما از دوران کودکی میآید، پس ضروری است که شما یک دیدگاه کلی درباره دوران کودکی او داشته باشید. حسی که او نسبت به این دوران از زندگیاش دارد، کیفیت ارتباطش با خانواده و خاطراتش، درباره او چیزهای زیادی را مشخص میکنند. سعی کنید در ارتباطات خود سراغ افرادی که مشکلات اساسی در خانواده دارند نروید، مشکلاتی مثل اختلالات شخصیتی، اعتیاد و یا دعوا و کتک کاریهای همه روزه. چون فرزندان این خانواده به شدت آسیب دیده هستند و این آسیبها صد درصد روی رابطه با شما نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. درست است که همه ما در خانواده خود آسیب دیدهایم اما شدت آسیب بسیار مهم است و اگر زیاد باشد، باعث میشود که ما شخص مناسبی برای روابط نباشیم چون میتوانیم به راحتی به سلامتی فرد مقابل آسیب بزنیم.
درباره زندگی کاری و تحصیلیاش سوال کنید
از او بپرسید که قبلا در کدام مدرسهها تحصیل کرده است؟ آیا از دوران تحصیلیاش راضی است یا حس بدی دارد؟ اکنون چه شغلی دارد یا اگر قبلا شاغل بوده است، درباره مشاغل گذشتهاش با او صحبت کنید. از شریک عاطفیتان بپرسید که دوست دارد به دوران تحصیلیاش بازگردد یا از شغلش راضی است؟
درباره اهدافتان با هم صحبت کنید
بسیار مهم است که شما و شریک عاطفیتان در زندگی خود هدف داشته باشید. این هدف، نباید فقط در زمینه رابطهتان باشد، بلکه اهداف شخصی در زمینههای علاقهمندیهای شما، شغل یا تحصیل شما بسیار ضروری است و به زندگی شما معنا و به شما حس ارزشمندی میدهد. اگر شما یا طرف مقابلتان هدف ندارید، حتما این موضوع را در خود حل کنید. هدف نداشتن، به رابطه شما نیز آسیب شدیدی میزند. درباره اهداف خود با او صحبت کنید و او را تشویق کنید که همین کار را بکند. برای ادامه رابطه، نیاز است که اهداف شما دو نفر در یک راستا باشد. مثلا اینطوری نباشد که یک نفر بخواهد مهاجرت کند و نفر دیگر تاکید داشته باشد که نمیخواهد مهاجرت کند.
درباره کتاب، فیلم و فعالیتهای موردعلاقه یکدیگر صحبت کنید
سعی کنید وجه اشتراکهای زیادی بین خودتان و طرف مقابل پیدا کنید. اگر اینطور باشد، رابطهتان بهتر پیش میرود. پس درباره علاقهمندیهای خود صحبت کنید و اجازه دهید طرف مقابل هم همین کار را بکند. نکته مهم این است که ممکن است بین علاقهمندیهایتان تفاوت وجود داشته باشد. این تفاوتها را مسخره نکنید و به علایق یکدیگر احترام بگذارید.
شنونده خوبی باشید
برای اینکه شنونده خوبی باشید، این نکات را رعایت کنید:
به زبان بدن او توجه کنید. مثلا اینکه او در حین صحبت کردن لبخند میزند یا معذب است و دوست ندارد درباره آن موضوع صحبت کند.
اگر او نمیخواهد درباره موضوعی صحبت کند، اصرار نکنید و به حریم شخصی او احترام بگذارید.
وقتی متوجه شدید که او از صحبت کردن درباره موضوعی خوشش میآید، با مشتاق نشان دادن خود و گفتن حرفهایی مثل «واقعا؟ بیشتر به من بگو عزیزم، خیلی دوست دارم دربارهاش بدونم.» او را تشویق کنید که بیشتر صحبت کند و گفتگویتان عمیقتر شود.
درباره خودتان هم صحبت کنید
شناخت از راه دور
شما هم باید درباره دوران کودکی، اهداف، علاقهمندیها، دوران تحصیلی و سوابق شغلی خود صحبت کنید. این شناخت باید دو طرفه باشد.
در حین یک فعالیت ماجراجویانه، او را بشناسید
شناختن طرف مقابل، باید فراتر از گفتگو نیز باشد. شما باید در زمانهای استرس، هیجان، ترس و احساسات دیگر، واکنشهای او را ببینید. برای این منظور میتوانید برنامهریزی کنید و یک سری فعالیتهای ماجراجویانه انجام دهید، البته فعالیتهایی که هر دو به آن علاقه دارید. مثلا به اسبسواری، شهربازی، اتاق فرار و… بروید و در آن شرایط هم یکدیگر را بشناسید.
با هم یک فعالیت لذتبخش را شروع کنید
مثلا اگر هر دو اهل هنر هستید، با هم یک کار هنری انجام دهید، یا اگر هر دو اهل ورزش هستید، با هم ورزش کنید و برنامه بگذارید که این کار در طول هفته یا ماه تداوم داشته باشد. در این شرایط هم شما او را در انجام کار تیمی با شما میشناسید که چقدر با شما همراه است و هم اینکه انجام دادن فعالیتهای مشترک، شما دو نفر را به هم نزدیکتر میکند.
با هم بازی کنید
در طول بازی هم یکدیگر را میشناسید و هم خوش میگذرانید. چی از این بهتر که با یک تیر، دو نشان بزنیم!
به رفتار و برخوردش نسبت به دیگران دقت کنید
او چگونه با دیگران رفتار میکند؟ مثلا آیا با سایر رانندهها با بیاحترامی و پرخاشگری صحبت میکند؟ وقتی یک کارگر یا گارسون رستوران میبیند، با بیاحترامی صحبت میکند؟ آیا درباره دیگران مدام بدگویی میکند؟ همه این موارد و نشانههایی از این قبیل، میتوانند به شما کمک کنند که او را عمیقتر بشناسید.
به رفتار او با خانوادهاش و برعکس، دقت کنید
ارتباط والد و فرزندی در خانوادهشان، به شما اطلاعات زیادی درباره شریک عاطفیتان میدهد. اگر در خانوادهشان ارتباطات خوب است و همگی به هم احترام میگذارند، این نشانه خوبی است چون او همین رفتار را با شما و خانوادهتان خواهد داشت اما اگر در خانوادهشان احترام وجود ندارد و مشکلات زیادی دیده میشود، این نشانه خوبی نیست و باید این موضوع را جدی بگیرید.
به نظر خانواده خودتان اهمیت بدهید
از خانوادهتان نظر بپرسید و به آنها خوب گوش دهید. ممکن است نظر آنها منطقی و درست باشد. اگر خانواده شما به دلایلی منطقی، شریک عاطفی شما را نمیپسندند یا معتقد هستند که یک سری مسائل در او، بر روی رابطهتان میتواند تاثیر منفی بگذارد، درباره این مسئله بدون گارد گرفتن فکر کنید. مسئله انتخاب پارتنر یا همسر، بسیار مهمتر از آن است که فکرش را میکنید. پس لطفا در انتخاب خود دقت کنید.
با دوستان یکدیگر بیرون بروید
گاهی به صورت گروهی با دوستان خودتان یا دوستان او بیرون بروید. در فضای دوستانه هم به رفتارهایش دقت کنید. این موضوع هم اطلاعات زیادی درباره او به شما میدهد.
روان سالم
اکرم
خیییلی مفید و بسیار اموزنده و تاثیر گذار بود
مچکر