زنا از زمان اختراع ازدواج وجود داشته است، با این حال این عمل بسیار رایج هنوز به خوبی شناخته نشده است. ما می خواهیم باور کنیم که داشتن یک “ازدواج شاد” ما را از خیانت محافظت می کند . به هر حال، امور فقط در روابط مشکل ساز اتفاق می افتد، درست است؟ در حالی که معمولاً اینطور است، من متوجه شدم که برخی از مشتریان من در روابط واقعاً شاد به هر حال به شریک زندگی خود خیانت می کنند. آنها گفتند “اینجا بود، ساده و آسان. من دنبالش نبودم.” یا «نتوانستم میل خود را کنترل کنم و نتوانستم در برابر آن مقاومت کنم». یا «نمیدانم به چه فکر میکردم و اشتباه بزرگی مرتکب شدم».
خب، واقعاً اینجا چه خبر است؟ چگونه یک شریک دوست داشتنی و وفادار به هر حال ممکن است در نهایت خیانت کند؟
چندین دلیل بالقوه وجود دارد که چرا افراد در روابط شاد ممکن است روابط خود را با هم داشته باشند:
وسوسه های غیر قابل کنترل
در دنیای امروز، فرصت های بیشتری برای ملاقات با شرکای بالقوه به دلیل کار، مسافرت یا موقعیت های اجتماعی وجود دارد که می تواند وسوسه ها را افزایش دهد. همه ما می توانیم با این توضیحات ارتباط برقرار کنیم، به خصوص زمانی که تأثیر موقعیت اجتماعی و فناوری خود را درک کنیم. بیش از هر زمان دیگری، پیشرفت های تکنولوژیکی ما رابطه جنسی خارج از ازدواج را در دسترس تر، ارزان تر و آسان تر می کند. شما می توانید آن را در هر زمان و هر مکان دریافت کنید. وسوسه ها زیاد و مکرر هستند و میل به ارضای فوری تشدید می شود.
عدم عزت نفس
نه همیشه، اما اغلب موضوع اصلی روابط در روابط سالم، اعتماد به نفس پایین ، کمبود کنترل عاطفی ، تکانشگری و عدم بلوغ است. برای برخی از افرادی که عزت نفس ندارند، مهم نیست که چقدر محبت داشته باشند، هرگز کافی نیست. آنها آنچه را که دارند بدیهی می دانند. حتی اگر شریک زندگی آنها هر روز به آنها بگوید که چقدر مورد احترام هستند، یا چقدر دوست داشتنی و جذاب هستند، پس از مدتی، این تمجیدها قابل پیش بینی و کمتر می شود. در این راستا، این رابطه باعث می شود که فرد احساس دلخواه کند و برای خود تقویتی هذیانی ایجاد می کند. متأسفانه، این افزایش کوتاه مدت است و منجر به احساس پوچی بیشتر می شود.
بیان از دست دادن یا اشتیاق
در این مورد، این رابطه برای کنارهگیری یا قطع ارتباط آنها با شریک زندگیشان طراحی نشده است (زیرا آنها هنوز هم شریک زندگی خود را دوست دارند و میخواهند با او باشند)، بلکه بیانگر از دست دادن یا اشتیاق است (برای هیجان، آزادی، اشتیاق، فانتزی و غیره …. چیزهایی که حتی روابط شاد نمی توانند فراهم کنند). این رابطه بیانگر تمایل به تجربه و اتصال مجدد به بخش های گمشده خود و ادغام آنها در یک خود بزرگتر است.
فقدان صمیمیت یا ارتباط عاطفی
حتی در یک رابطه به طور کلی شاد، ممکن است دورههایی وجود داشته باشد که شرکا از نظر عاطفی فاصله بگیرند یا صمیمیت فیزیکی/ جنسی نداشته باشند . هنگامی که نیازهای عاطفی برای محبت، درک و احساس ارزشمندی در رابطه متعهدانه برآورده نمی شود، افراد ممکن است به دنبال برآوردن این نیازها در جای دیگری باشند. یک رابطه ممکن است تلاشی برای پر کردن خلأ صمیمیت باشد.
کسالت یا طراوت طلبی
با گذشت زمان، حتی روابط شاد نیز می توانند به روال ها و الگوهای آشنا تبدیل شوند. شور شدید و تازگی مراحل اولیه محو می شود. برای برخی افراد، روال یک رابطه طولانی مدت می تواند منجر به کسالت یا میل به طراوت و هیجانی شود که یک رابطه ممکن است ایجاد کند. این از دست دادن تازگی هیجان انگیز باعث می شود آنها هوس هیجان و پروانه های یک ماجراجویی عاشقانه جدید را داشته باشند.
اعتیاد
در حالی که خیانت ممکن است باعث یا بدتر سوء مصرف مواد یا اعتیاد شود، این نیز درست است که در بسیاری از موارد، اعتیاد می تواند باعث یا بدتر شدن خیانت شود. وقتی کسی مشروب مینوشد یا مواد مخدر مصرف میکند، قضاوت او مختل میشود و ممکن است منجر به تصمیمگیریهای ضعیف شود.
تروما یا PTSD
PTSD می تواند شما را به تفکر غیر منطقی وادار کند. آسیب های حل نشده گذشته یا ترس از صمیمیت می تواند برخی را به رفتارهای خود خرابکارانه سوق دهد. داشتن یک رابطه عاشقانه می تواند نوعی خود خرابکاری یا راهی برای ایجاد درام باشد تا حالت پرواز یا مبارزه را احساس کنید، که بسیاری از افراد مبتلا به PTSD دوباره اجرا می کنند. این رابطه ممکن است راهی برای دور کردن همه و منزوی کردن خود باشد. همچنین می تواند حواس پرتی از درد شخصی یا راهی برای گرفتن چیزی از طرف مقابل باشد…نه رابطه جنسی، بلکه درک، شفقت و آرامش.
خواسته های متناقض
واقعیت این است که ما به عنوان انسان در تضادهایی با نیازهای متعدد هستیم که ما را به جهات مختلف می کشاند. مغز ما طوری تکامل مییابد که بخشها و لایههای زیادی را شامل میشود که چیزهای مختلفی را میخواهند. تعامل منحصر به فرد قطعات ما نیازهای متناقضی را ایجاد می کند. به این ترتیب، تعجب آور نیست که ما خود را بین قلب و ذهن خود، بین آنچه که هستیم و آنچه می خواهیم باشیم، بین ارزش ها و رفتارهایمان، بین نیازهای کوتاه مدت و اهداف بلندمدتمان ، تضاد می بینیم. ثبات و تازگی، بین تعهد زناشویی و آزادی شخصی.
اهمیت درک خود
درک خود و زیر سوال بردن افکار، احساسات و خواسته های خود قبل از وقوع یک رابطه می تواند به شما در حل چنین مشکلاتی کمک کند. همچنین ممکن است در وهله اول از وقوع رابطه جلوگیری کند. برای وضوح شخصی، از خود سوالاتی بپرسید، مانند:
آیا با داشتن صمیمیت به چالش کشیده می شوید؟
آیا سعی می کنید از خواسته ها، افکار یا نیازهای خود اجتناب کنید یا آنها را سرکوب کنید؟
تخیلات جنسی شما چیست ؟
آیا از در میان گذاشتن درد یا خواسته های خود با شریک زندگی خود می ترسید؟
آیا احساس می کنید دارید خود را از دست می دهید یا پاره شده و گیج شده اید؟
آیا ایده کلی داشتن یک رابطه عاشقانه شما را جذب کرده است؟
اگر به خیانت فکر می کنید، چرا به رابطه جنسی فکر می کنید؟ انگیزه شما از تمایل به رابطه چیست؟ این برای شما چه معنی دارد؟
ریشه هرچه که باشد، تلاش برای انعکاس و یافتن پاسخ، در اسرع وقت قبل از ایجاد آسیب بیشتر، برای شما و هر کس دیگری در زندگی شما بهترین است. ممکن است به یادداشت روزانه یا درمان باشید . امیدواریم که اینها به شما کمک کند تا بهبود یافته و رشد کنید تا به فرد بهتر و شریک بهتری تبدیل شوید.
نتیجه
به انگیزه ها و معانی امور به خصوص در روابط شاد بسیار کم توجه می شود. خیانت ها عمیق و آرزوها عمیق هستند. به طرز متناقضی، خیانت چیزهای زیادی در مورد روابط به ما میآموزد – چه انتظاری داریم، چه میخواهیم، و چه چیزی “حق داریم”. این دیدگاههای شخصی و اجتماعی ما را در مورد عشق، میل، رابطه جنسی و تعهد نشان میدهد – نگرشهایی که در قرن گذشته بهطور چشمگیری تغییر کردهاند.
راهکارهای پیشگیری از خیانت
1- نیازهای همسرتان را بشناسید و آنها را برطرف کنید
2- ارتباط خود را حفظ کنید
3- ازدواج خود را در اولویت قرار دهید
4- شریک زندگی خود را درک کنید
5- حسادت را کنار بگذارید
6- گاهی از مشاوره خانواده استفاده کنید
7- در زندگی همسرتان فرد شماره یک باشید
هک اسپریت