هر روز ایمیلهایی از زنان دریافت میکنم که عاجزانه در مورد نحوه برخورد با موضوع محبت و ناامیدی خود راهنمایی میخواهند. در حالی که من میتوانم نکات و تکنیکهایی را در مورد اینکه چگونه او را وادار کنم تا متنهای بیشتری را شروع کند یا در مورد این رابطه صحبت کند، ارائه دهم، سؤال واقعی اینجاست که چرا بسیاری از زنان میخواهند با کسی رابطه داشته باشند که دائماً آنها را ناامید و ناامید میکند؟ آیا در رابطه عشق و نفرت هستید؟ بیایید دریابیم!
1. شما فقط “بیرون” را دوست دارید.
او ممکن است لبخندی ناز و شیطانی داشته باشد، اما در آخرین لحظه هم آن را لغو میکند، روزها منتظر میماند تا تماس بگیرد، و همیشه شما را سرپا نگه میدارد. شما آن را می خواهید، اما همچنین نمی توانید آن را بپردازید، زیرا عاشق بسته بیرونی آن هستید. مطمئناً او خوشتیپ، جذاب و بامزه است، اما اینها همه ویژگیهای سطحی هستند، و زمانی که تصمیم میگیرید با یک مرد درگیر شوید، مهمتر از همه، شخصیت اصلی اوست. آیا او مرد حرفش است؟ آیا او کسی است که دیگران را در اولویت قرار می دهد؟ آیا با همه مردم به یک اندازه رفتار می شود؟ از همه مهمتر، وقتی با او هستید، چه احساسی به شما دست می دهد؟
همانطور که در کتابم درباره آن صحبت می کنم، آیا این چیزی بود که گفتم؟ اینها مهمترین چیزهایی هستند که باید در نظر بگیرید، بنابراین وقتی از شریک زندگی خود احساس ناامیدی می کنید، از خود بپرسید که آیا آنچه در اینجا اتفاق می افتد این است که شما بیرون را دوست دارید اما از آنچه در درون است متنفر هستید؟ با وجود اینکه ممکن است الان خیلی جذب او شده باشید، اما بعد از چند سال زندگی با مردی که شخصیت ندارد، برایتان مهم نیست که الاغ او در آن شلوار جین چقدر ناز است. طاقت دیدن او را نخواهید داشت.
2. این جایزه ای است که باید برنده شود
شما قبلاً چند ماه سرمایه گذاری کرده اید، و حتی با وجود اینکه همه چیز خوب پیش نمی رود، اکنون حاضر به تسلیم شدن و ترک کار نیستید. اما تلاش شما برای رسمی کردن آن بیشتر به اعتبار بخشیدن به خودتان تبدیل شده است تا یافتن عشق واقعی . وقتی با افراد خودخواه یا غیرقابل اعتماد سروکار داریم (مثلا) باعث می شود ارزش خود را زیر سوال ببریم. این نباید به این دلیل باشد که این تقصیر ما نیست که یک مرد فاقد شخصیت است، اما بنا به دلایلی به خود می گوییم که اگر ما را بیشتر دوست داشت رفتار بهتری داشت. بنابراین واداشتن او به طور مخفیانه به معنای بازگرداندن تصویر خود از خود است. اگر کاری کنیم که او ما را دوست داشته باشد، فکر می کنیم دوباره اعتماد به نفس خواهیم داشت. اما متأسفانه، این نه تنها یک دلیل گمشده است، زیرا پلنگ جای خود را تغییر نمی دهد، بلکه وقتی ارزش خود را به دست هرکسی جز خودمان می گذاریم، هرگز در امان نیست.
3. شما به “خواستن” رابطه معتاد هستید
بله، این یک اعتیاد واقعی است درست مانند مواد مخدر، الکل، یا خرید کفش های فانتزی. شما می توانید معتاد شوید که می خواهید رابطه داشته باشید. بنابراین ناخودآگاه افرادی را انتخاب می کنید که هرگز به شما نمی دهند و افرادی را که می دانید از شما می خواهند را رد می کنید! پس از سال ها سوار شدن بر ترن هوایی در روابط با مردان، او به پستی و بلندی ها معتاد شد. زمین امن و پایدار به نظر شما خسته کننده می رسد. متأسفانه، عشق واقعی مانند سوار شدن بر یک کوه جادویی نیست، بنابراین اگر به دنبال آن احساس «خواستن» باشید، هرگز به چیزهای خوب واقعی نخواهید رسید.