7 رفتاری که شما را از نظر مردم کاملا خود شیفته نشان می دهد!!

در طول زندگی‌ام، چه از سوی آشنایان زودگذر و چه از سوی دوستان طولانی‌مدت، اغلب به من برچسب‌های خود شیفته خورده‌ام.


روانشناسی شخصیت

این برچسبی است که من هرگز کاملاً با آن موافق نبودم، اما بازخوردهای مداوم مرا وادار کرد تا در مورد مشاهدات آنها فکر کنم.

آیا من واقعاً خودم را یک خود شیفته نشان می دهم؟

حقیقت ضربه سختی زد.

همه ما رفتارهای ریز و تقریباً نامرئی از خود نشان می دهیم که می تواند خود محور باشد.

این لزوماً به این نیست که بیش از حد خودمان را دوست داشته باشیم – گاهی اوقات، این تفاوت های ظریف در اعمال و گفتار ما است.

من فهرستی از 7 رفتار را گردآوری کرده ام که می تواند به مردم این تصور را بدهد که ما خود شیفته هستیم. بیایید ببینیم آنها چه هستند و چگونه می توانند در کاری که ما هر روز انجام می دهیم ظاهر شوند.

1) بر مکالمات تسلط دارید
این یک ویژگی رایج است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد.

“مکالمه خوب بودن” ممکن است ناشی از این تصور باشد که افکار و تجربیات شما روشنگرترین یا سرگرم کننده ترین هستند.

با این حال، حقیقت این است که این تصور ممکن است چیزی باشد که به دیگران تصوری از خود جذبی می دهد.

اجازه بدهید توضیح بیشتری بدهم.

تعاملات اخیر خود را در نظر بگیرید.

آیا به دیگران فرصت مساوی برای بیان نظرات خود دادید؟
آیا به داستان های آنها علاقه واقعی نشان دادید؟
یا متوجه شدید که مکالمه را به زندگی، دستاوردها و تجربیات خود هدایت می کنید؟
فقط در مورد آن فکر کن.

زیرا اگر می‌خواهید روابط معناداری را تقویت کنید، درک این نکته حیاتی است که ارتباط فقط بیان کردن نیست، بلکه گوش دادن نیز هست.

چشمگیر به نظر می رسد؟

خوب، بسیار مهم است که این باور را که تسلط بر مکالمه ها جذاب تر می کند، کنار بگذارید.

به من اعتماد کن، اینطور نیست.

توانایی شما برای گوش دادن و همدلی وجود دارد، و زمانی که به طور واقعی انجام شود بسیار تاثیرگذار است.

2) شما همیشه مشغول هستید
می دانم که این ممکن است یک پارادوکس به نظر برسد.

«مشغول بودن» اغلب به عنوان نشانه ای از بهره وری، موفقیت یا اهمیت تعبیر می شود، درست است؟

این تقریباً یک نشان افتخار در جامعه سریع ما است.

اما حدس بزنید چیست؟

این مشغله دائمی ممکن است چیزی باشد که شما را به خود جذب کرده است.

برنامه روزانه خود را در نظر بگیرید.

آیا همیشه از کاری به کار دیگر عجله می کنید و به سختی برای اطرافیانتان وقت می گذارید؟
آیا متوجه می‌شوید که مرتباً برنامه‌ها را لغو می‌کنید یا به دلیل «بیش از حد شلوغ بودن» دیر حاضر می‌شوید؟
اگر به دنبال ایجاد روابط معنادار هستید، ضروری است بدانید که زمان فقط مربوط به بهره وری نیست، بلکه در مورد ارتباط نیز هست.

فقط این باور را کنار بگذارید که مشغول بودن مداوم شما را ضروری می کند.

به جای این، این توانایی شماست که در حال حاضر بمانید و برای دیگران وقت بگذارید.

شاید تعجب آور نباشد که تأثیر آن زمانی بسیار عمیق است که صادقانه انجام شود.

3) به ندرت قدردانی می کنید
این چیزی است که ممکن است به آن فکر نکرده باشید:

چند بار “متشکرم” می گویید؟ منظورم این است که واقعا تشکر کنم؟

این یک عمل کوچک است، می دانم. اما فقدان آن می تواند با صدای بلند و واضح باشد.

چرا؟

زیرا افرادی که به ندرت قدردانی می کنند ممکن است ناآگاهانه خود را جذب کنند.

وقتی کسی کار خوبی برای شما انجام می دهد، و شما آن را کنار می گذارید، ممکن است به نظر برسد که تلاش های او را بدیهی می دانید.

اما نکته اصلی اینجاست – نشان دادن قدردانی فقط مربوط به ادب نیست.

این نشان دهنده نحوه نگاه شما به رابطه خود با جهان است.

آیا شما بخشنده، گیرنده یا مبادله کننده هستید؟

تشکر نکردن این تصور را به وجود می‌آورد که انتظار دارید این حرکات مهربانانه را به عنوان حق خود و نه به‌عنوان حسن‌نیت انتظار دارید.

میدونی چیه؟

این فقط برای تشکر از لطف بزرگ نیست.

چیزهای کوچک هم مهم است.

اذعان به کسی که در را برای شما نگه می‌دارد، یا یکی از همکارانی که با خجالت روی شما را می‌پوشاند، الگویی از قدردانی را در زندگی روزمره شما ایجاد می‌کند.

این رشته های کوچک هستند که جمع می شوند و نحوه ی دید دیگران را شکل می دهند.

4) به سختی در مورد دیگران سوال می کنید

اجازه بدهید از شما یک سوال بپرسم:

آخرین باری که واقعاً از کسی در مورد زندگی او پرسیدید و واقعاً به پاسخ گوش دادید کی بود؟

اگر برای به خاطر سپردن مشکل دارید، این یک پرچم قرمز است.

اغلب، آنقدر در دنیای خود غرق می شویم که فراموش می کنیم در مکالمات خود فضایی برای دیگران ایجاد کنیم.

این یک حقیقت ناراحت کننده است، اما اینجاست:

اگر به زندگی اطرافیان خود علاقه نشان نمی دهید، سیگنال واضحی از جذب خود ارسال می کنید.

به چت خود با دوستان، خانواده یا حتی همکاران فکر کنید.

آیا آنها بیشتر مونولوگ هستند که در آن شما ستاره هستید و بقیه فقط یک بازیگر نقش مکمل هستند؟

این فقط در مورد مودب بودن نیست. این در مورد پویایی اساسی تعامل انسانی است.

به زبان ساده، مردم می خواهند احساس کنند شنیده شده و دیده می شوند.

وقتی در مورد سرگرمی جدید آنها، نحوه کار پر استرس آنها یا چیزهایی که آنها را در شب بیدار نگه داشته است نپرسید، این فقط یک فرصت از دست رفته برای یک ارتباط عمیق تر نیست.

این بیانیه ای است که شاید تجربیات آنها به اندازه شما مهم یا جالب نباشد.

و بدترین قسمت؟

این رفتار می تواند بی سر و صدا افراد را از خود دور کند.

5) اغلب در مورد دستاوردهای خود صحبت می کنید
طبیعی است که به دستاوردهای خود افتخار کنید و بخواهید آنها را به اشتراک بگذارید.

اما مرز باریکی بین اشتراک گذاری و لاف زدن وجود دارد.

منظور من این است:

اگر مکالمات شما مرتباً به حلقه برجسته موفقیت های شما تبدیل می شود، ممکن است در قلمروی که خود را جذب کرده اید، منحرف شوید.

به عنوان مثال، تصور کنید که در یک شام با دوستان خود هستید، و شخصی اشاره می کند که شروع به یادگیری اسپانیایی کرده است.

به جای اینکه در مورد تجربه آنها و یا اینکه چرا اسپانیایی را انتخاب کرده اند بپرسید، فوراً با داستان خود در مورد چگونگی تسلط بر زبان ایتالیایی در عرض سه ماه آشنا می شوید.

چشمگیر؟

شاید.

اما تمرکز را به شما برمی‌گرداند و می‌تواند دیگران را تحت الشعاع قرار دهد و شنیده نشود.

حقیقت این است که صحبت کردن مداوم در مورد دستاوردهای خود می تواند اینطور به نظر برسد که شما همیشه سعی دارید از دیگران پیشی بگیرید یا برتری خود را به آنها یادآوری کنید.

این فقط به اشتراک گذاشتن شادی نیست – بلکه تشخیص این است که چه زمانی باید عقب نشینی کنید و اجازه دهید دیگران بدرخشند.

جشن گرفتن پیروزی‌هایمان مهم است، اما ایجاد فضایی برای دیگران برای به اشتراک گذاشتن پیروزی‌هایمان مهم است.

۶) اغلب حواس‌تان پرت می‌شود
من اولین کسی خواهم بود که به آن اعتراف می کنم:

متمرکز ماندن در مکالمات می تواند سخت باشد.

ما دائماً توسط اعلان‌ها، افکار و حواس‌پرتی‌های مختلف بمباران می‌شویم.

اما این حقیقت سختی است که من مجبور بودم با آن روبرو شوم – وقتی اغلب حواس‌تان پرت می‌شود در حالی که با دیگران تعامل دارید، این پیام را می‌فرستد که کاملاً علاقه‌مند یا درگیر نیستید.

و بله، این قطعاً می تواند شما را در خود شیفته به نظر برساند.

یادم می آید یک بار، در حین صرف قهوه با یکی از دوستانم، هر چند دقیقه یک بار نگاهی به گوشی ام انداختم و پیام ها و ایمیل ها را چک کردم.

دوستم در مورد چیز مهمی برای او صحبت می کرد، اما من فقط نیمه گوش می کردم.

بعداً متوجه شدم که چقدر نادیده گرفته شده است.

دوستم بخشی از زندگی آنها را به اشتراک می‌گذاشت، و من به جای اینکه تمام حواسم را به آنها معطوف کنم، اجازه می‌دادم با هر صدایی که می‌آید از خودم دور شوم.

خوشبختانه الان متوجه یک چیز شدم:

حضور در لحظه نشان می دهد که برای فرد و گفتگو ارزش قائل هستید.

من آموخته ام که کنار گذاشتن حواس پرتی و تمرکز بر اینجا و اکنون دنیایی از تفاوت در میزان درگیر و با ملاحظه ظاهر شما ایجاد می کند.

این بدان معنی است که شما برای افرادی که با آنها هستید احترام و قدردانی نشان می دهید. و صادقانه بگویم، آیا همه ما می خواهیم که با ما اینگونه رفتار شود؟

۷) شما بیش از حد متواضع هستید
به ظاهر متناقض، این رفتار آنقدر که به نظر می رسد ساده نیست.

نمایش مداوم تواضع ممکن است یک فضیلت به نظر برسد، اما زمانی که زیاده روی شود؟

به من اعتماد کنید، این می تواند باعث ایجاد حسی از خود جذبی شود.

این زمانی اتفاق می‌افتد که فروتنی شما بیشتر شبیه تحقیر خود و دنبال تعارف است.

به عنوان مثال، اگر به طور مداوم دستاوردهای خود را کم اهمیت جلوه دهید یا تعریف ها را رد کنید، ممکن است افراد احساس کنند که باید دائماً به شما اطمینان دهند.

این نیاز درک شده برای اطمینان ممکن است با نوعی خود جذبی اشتباه گرفته شود.

حقیقت ساده این است که فروتنی واقعی مستلزم تصدیق موفقیت های خود به روشی مستقیم و بی ادعاست.

تمجیدها را با ظرافت بپذیرید و در جایی که شایسته است، از جمله به خودتان اعتبار بدهید.

این تعادل برای نشان دادن تواضع واقعی بدون انحراف به قلمرو به ظاهر خود محوری کلیدی است.

خط پایانی: این در مورد تعادل است
در مجموع، ایجاد تعادل مناسب در نحوه برخورد ما فقط یک تمرین اجتماعی خوب نیست – بلکه برای ایجاد و حفظ روابط سالم و متقابل ضروری است.

چگونه می توانید تعاملات خود را پایه و محترمانه نگه دارید:

قدردانی خود را نشان دهید: یک «متشکرم» ساده می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
فعالانه گوش کنید: بدون برنامه ریزی برای پاسخگویی خود، بر آنچه دیگران می گویند تمرکز کنید.
کانون توجه را به اشتراک بگذارید: دستاوردهای دیگران را به اندازه دستاوردهای خود جشن بگیرید.
نکته کلیدی در اینجا این است که پذیرفتن این رفتارها به شما کمک می کند تا نحوه ارتباط خود را با دیگران تقویت کنید.

با تنظیم آگاهانه نحوه تعامل، محیطی همدلانه، توجه و فراگیرتر را پرورش می دهیم.

بهترین بخش این است که این رویکرد نه تنها روابط شخصی و حرفه ای ما را بهبود می بخشد، بلکه تجربیات اجتماعی ما را نیز غنی می کند.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید