7 فشار اجتماعی که فقط والدین درک می کنند

راهیابی والدین سفری مملو از شادی ها، چالش ها و مجموعه ای منحصر به فرد از فشارهای اجتماعی است. از قضاوت های ظریف در مورد سبک های فرزندپروری گرفته تا فرهنگ مقایسه بی امان، والدین با توقعات بی شماری روبرو هستند.


فشار اجتماعی

با این حال، در میان هرج و مرج، آنها آرامش را در تجربیات مشترک شب های بی خوابی، نگرانی های بی پایان و عشق بی حد و حصر پیدا می کنند. این فشارها که اغلب توسط افراد خارجی دیده نمی شود، تصمیمات روزانه آنها را شکل می دهد و بر برداشت آنها از موفقیت تأثیر می گذارد.

به عنوان یک پدر و مادر، سنگینی این انتظارات اجتماعی را احساس کرده‌ام و شاهد مبارزات خاموشی بوده‌ام. بیایید به هفت فشار اجتماعی که فقط والدین واقعاً درک می‌کنند بپردازیم.
1) بحث شیردهی در مقابل شیر خشک

از لحظه ای که فرزند شما وارد دنیا می شود، یکی از اولین فشارهای اجتماعی که شما به عنوان والدین با آن مواجه هستید، مسئله تغذیه است. تغذیه با شیر مادر اغلب به عنوان استاندارد طلایی ارائه می شود و فواید زیادی از پیوند گرفته تا تقویت ایمنی برجسته شده است. با این حال، همیشه آنقدر که به نظر می رسد ساده نیست.

بسیاری از مادران به دلایل مختلف مانند مشکلات مربوط به قفل کردن، کمبود شیر، دردناک بودن نوک سینه ها یا شرایط سلامتی که شیردهی را به چالش می کشد، با شیردهی دست و پنجه نرم می کنند. در چنین سناریوهایی، انتخاب تغذیه با شیر خشک می تواند راه حل معقولی به نظر برسد. با این حال، این تصمیم اغلب می تواند با انتقاد ظریف یا آشکار مواجه شود.

اگرچه سازمان بهداشت جهانی تاکید می کند که ناتوانی مادر در شیر دادن نباید شکست خورده تلقی شود، فشار جامعه می تواند والدین را در صورت انتخاب شیر خشک به جای شیردهی احساس گناه یا ناکافی کند. این احساس گناه و فشار می تواند به ویژه برای والدین تازه واردی که در حال گذراندن منحنی یادگیری شیب دار والدین هستند، طاقت فرسا باشد.
2) تعادل کار و فرزندپروری

در دنیای پرشتاب امروزی، یکی از شایع ترین فشارهایی که والدین با آن مواجه هستند، یافتن تعادل مناسب بین کار و فرزندپروری است. جامعه ما اغلب موفقیت را با دستاوردهای حرفه ای و رفاه مالی می سنجد. با این حال، ما به عنوان والدین، مسئولیت تربیت فرزندانی خوش‌تنظیم و شاد را نیز بر عهده داریم.

این توقع دوگانه می تواند منجر به کشمکش دائمی بین تعهدات کاری و وظایف والدین شود. ممکن است بین دیر وقت ماندن در دفتر برای به پایان رساندن یک پروژه و حضور در آنجا برای عملکرد مدرسه فرزندتان دچار سردرگمی شوید. یا زمانی که نمی توانید هر دو را انجام دهید، ممکن است با احساس گناه دست و پنجه نرم کنید.

والدین شاغل معمولاً به دلیل عدم حضور کافی در خانه یا جاه طلبی کافی در محل کار با انتقاد مواجه می شوند. این فشار اجتماعی می تواند عوارض عاطفی داشته باشد و منجر به استرس، فرسودگی شغلی و احساس بی کفایتی شود.

پیمایش این تعادل یک سفر شخصی است و بسته به شرایط فردی بسیار متفاوت است. به عنوان یک جامعه، ما باید درک و حمایت والدین را تقویت کنیم، زیرا آنها در تلاش برای ایفای این نقش های دوگانه هستند.
3) کمال جویی در تربیت فرزند

فشار اجتماعی برای تربیت فرزندان «کامل» باری است که اکثر والدین به دوش می‌کشند. این وسواس نسبت به کمال از انتظارات اجتماعی ناشی می شود که کودکان باید در هر زمینه ای برتر باشند – از تحصیلات و ورزش گرفته تا مهارت ها و رفتار اجتماعی.

والدین اغلب بر اساس رفتار و دستاوردهای فرزندانشان مورد قضاوت قرار می‌گیرند و محیطی را ایجاد می‌کنند که در آن بیشتر بر عملکرد تمرکز می‌شود تا شادی یا رفاه کودک. کودکی که در سوپرمارکت عصبانی می‌شود، به تیم فوتبال مدرسه نمی‌رود، یا با خواندن دست و پنجه نرم می‌کند، می‌تواند به عنوان کاستی والدین تلقی شود.
این کمال جویی بی وقفه می تواند منجر به استرس و اضطراب برای والدین و فرزندان شود. لازم به یادآوری است که کودکان افراد منحصر به فرد هستند، نه پسوند والدینشان. آنها هم مثل بقیه نقاط قوت و ضعف خود را دارند.

تربیت فرزندان «کامل» یک انتظار غیرواقع بینانه است که هدف واقعی فرزندپروری را تضعیف می کند – پرورش افراد شاد، با اعتماد به نفس و انعطاف پذیری که بتوانند فراز و نشیب های زندگی را طی کنند.
4) انتظار از خود گذشتگی

یکی دیگر از فشارهای اجتماعی که والدین با آن مواجه هستند، انتظار این است که به طور مداوم فرزندان خود را بیش از هر چیز دیگری، از جمله نیازها و رفاه خود، در اولویت قرار دهند.

فرزندپروری مترادف با فداکاری است و جامعه اغلب تصویری ایده آل از والدین به عنوان موجوداتی فداکار ترسیم می کند که هر دقیقه از وقت خود و هر ذره از انرژی خود را به فرزندان خود اختصاص می دهند.
واقعیت این است که فرزندپروری به معنای از دست دادن خود نیست. خوب و در واقع سالم است که والدین برای مراقبت از خود، سرگرمی ها، حفظ دوستی ها و تقویت روابط خود وقت بگذارند.
5) همگام شدن با جونز

در عصر رسانه های اجتماعی زندگی می کنند، والدین اغلب خود را در فشار اجتماعی «همگام با جونزها» می بینند. قرار گرفتن دائمی در معرض عکس های فوری از زندگی سایر خانواده ها می تواند منجر به مقایسه و احساس بی کفایتی شود.

این فشار برای تطابق یا پیشی گرفتن از دیگران از نظر ثروت مادی، دستاوردها یا سبک زندگی می‌تواند یک لایه استرس اضافی به فرزندپروری اضافه کند. خواه ثبت نام فرزندتان در بهترین مدرسه، اطمینان از داشتن جدیدترین وسایل، یا برگزاری جشن های تولد مفصل، رقابت برای حفظ ظاهر می تواند آنچه واقعا مهم است را تحت الشعاع قرار دهد – شادی فرزند شما و رفاه خانواده شما.

مهم است که به یاد داشته باشید که رسانه های اجتماعی اغلب یک دیدگاه فیلتر شده از واقعیت ارائه می دهند. هر خانواده‌ای در پشت پست‌های بی‌نقص تصویر، مبارزات و چالش‌های خود را پنهان می‌کند. به عنوان والدین، ما باید در برابر این فشار مقاومت کنیم و بر آنچه برای خانواده ما بهترین است تمرکز کنیم.
6) فشار برای داشتن همه پاسخ ها

به عنوان والدین، جامعه اغلب از ما انتظار دارد که همه پاسخ ها را داشته باشیم. از درک اینکه چرا نوزاد گریه می‌کند تا راهنمایی یک نوجوان از اولین دلشکستگی‌اش، والدین به‌عنوان حل‌کننده نهایی مشکلات در نظر گرفته می‌شوند.
این انتظار می تواند دلهره آور باشد، به ویژه با توجه به اینکه فرزندپروری همراه با کتابچه راهنما نیست. والدین اغلب خود را در حال پیمایش در قلمرو ناشناخته می یابند، مجبورند تصمیمات دشواری بگیرند و مشکلات پیچیده را در حال حرکت حل کنند.

علی‌رغم تلاش‌های ما، زمان‌هایی پیش می‌آید که پاسخ‌ها را نداریم. و این اشکالی ندارد. مهم است که به یاد داشته باشیم که کمک گرفتن، اعتراف در مواقعی که مطمئن نیستیم و یادگیری در کنار فرزندانمان خوب است.
7) حفظ تصویر کامل خانواده

آخرین فشار اجتماعی که ما به آن رسیدگی خواهیم کرد، فشار برای حفظ تصویری کامل از خانواده است. در دنیایی که رسانه های اجتماعی اغلب خانواده های بی نقص و شاد را به تصویر می کشند، احساس فشار برای مطابقت با این استانداردها آسان است.

جامعه اغلب انتظار دارد که زندگی خانوادگی مجموعه‌ای از لحظات کداک باشد – هماهنگ، شاد و بدون نشانه‌ای از اختلاف. با این حال، این تصویر مبهم این واقعیت را نادیده می‌گیرد که همه خانواده‌ها سهم خود را از چالش‌ها، اختلاف نظرها و لحظاتی کمتر از ایده‌آل دارند.

تلاش برای این ایده‌آل غیرواقعی می‌تواند منجر به احساس بی کفایتی و شکست شود، زمانی که زندگی خانوادگی ما با این تصاویر براق مطابقت ندارد. مهم است که به یاد داشته باشید که هیچ خانواده ای کامل نیست. در لحظات آشفته و پر هرج و مرج است که اغلب به عنوان یک خانواده یاد می گیریم، رشد می کنیم و به هم نزدیکتر می شویم.

تحریریه مکتوب نامه

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید