طبق یک مطالعه، 13 درصد از افراد دروغگوی بیمارگونه هستند و روزانه 10 دروغ می گویند. حتی تکان دهنده تر، مشخص شده است که 1٪ از دروغگویان روزانه حدود 17 دروغ می گویند!
علاوه بر این، در حالی که ما معمولا خود را ساده لوح نمی دانیم، تحقیقات نشان داده است که ما در تشخیص دروغ خیلی خوب نیستیم.
بنابراین، دروغگوهای ماهر، بدون اینکه ما متوجه شویم، از دروغ دور می شوند. و احتمالاً بیشتر از آن چیزی که حتی تصور می کنیم.
با در نظر گرفتن این موضوع، شش ویژگی دروغگویان باتجربه را بررسی می کنیم. تشخیص اینها آسان نیست، اما می توانند به شما در محافظت از خود کمک کنند.
1) وقتی چیزی برای به دست آوردن وجود دارد دروغ می گویند
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی از افراد به نظر می رسد از دروغگویی فرار می کنند در حالی که برخی دیگر تقریباً بلافاصله دستگیر می شوند؟
معلوم می شود که همه دروغگویان یکسان خلق نشده اند.
به عنوان مثال، دروغگویان بیمارگونه ممکن است دائماً دروغ بگویند، حتی اگر دلیل روشنی وجود نداشته باشد. همانطور که چارلز فورد، روانشناس و نویسنده، اظهار داشت: «دروغگویان بیمارگونه نمیتوانند جلوی دروغگویی خود را بگیرند، بنابراین دروغهای کوچک زیادی میگویند و گرفتار میشوند.»
از سوی دیگر، دروغگوهای بسیار با تجربه، استراتژیک تر هستند.
آنها میدانند که هر چه بیشتر دروغ بگویند، احتمال گرفتار شدنشان بیشتر میشود. بنابراین، آنها لحظات خود را با دقت انتخاب میکنند و تنها زمانی دروغ میگویند که چیزی برای به دست آوردن وجود دارد.
برای مثال، بیایید یک دروغگوی کارکشته را در یک محیط کاری تصور کنیم. ممکن است اکثر اوقات ساکت بمانند، اما زمانی که یک ترفیع در خط است، ناگهان داستانی خوش ساخت درباره پروژه موفقی که رهبری کردهاند دارند، و نقش خود را به گونهای که ضروریتر از آنچه که واقعاً بودهاند جلوه میدهند.
در این مورد، دروغ محاسبه می شود و هدف روشنی را دنبال می کند – بالا رفتن از نردبان شغلی.
این رویکرد انتخابی برای دروغ گفتن، تشخیص این فریبکاران کارکشته را بسیار دشوارتر می کند. آنها فقط به خاطر آن دروغ نمی گویند؛ آنها با هدفی در ذهن دروغ می گویند و هر فریب را به یک حرکت حساب شده در یک بازی بزرگتر تبدیل می کنند.
2) جزئیات غیر ضروری اما واقعی را وارد می کنند
یک ترفند رایج در کتاب بازی یک دروغگو این است که جزئیات مفصلی را در داستان هایشان ببافند. هدف؟
تا ساختگی های آنها قانع کننده تر شود. آنها روی ویژگیها، داستانهای پسزمینه و عناصر کوچکی که ممکن است در نگاه اول چندان اهمیتی نداشته باشند، انباشته میشوند.
دروغگوهای بد هم این کار را می کنند. بنابراین، دروغگوهای باتجربه چه کاری متفاوت انجام می دهند؟
آنها در مورد این جزئیات حقیقت را می گویند.
آنها از اشتباهات همتایان کمتر مراقب خود درس گرفته اند و می دانند که جزئیات بیش از حد نادرست می تواند خطرناک باشد. در عوض، آنها دروغ های خود را با حقایق غیر ضروری اما قابل تأیید می پاشند.
این نکتهها در روایت هیچ هدفی جز اصالت بخشیدن به آن ندارند.
دفعه بعد که داستانی را می شنوید که حاوی اطلاعات به ظاهر بی معنی و در عین حال واقعی است، یک قدم به عقب بردارید و تصویر کامل را در نظر بگیرید.
3) دروغ های خود را برنامه ریزی می کنند
برخلاف تارهای خود به خودی که در گرمای لحظه از بین می روند، دروغگوهای کارکشته دروغ های خود را از قبل می سازند.
آنها سوالات را پیش بینی می کنند و پاسخ های آنها را ترسیم می کنند. آنها دیدگاههای کسانی را که قصد فریب دادنشان را دارند، در نظر میگیرند، و دروغهایشان را متناسب با آنچه مخاطبانشان احتمالاً باور میکنند، تنظیم میکنند. این پیشاندیشی به آنها اجازه میدهد تا همه پایهها را پوشش دهند و اطمینان حاصل شود که داستان آنها تحت بررسی قرار میگیرد.
همانطور که ممکن است تصور کنید، و همانطور که توسط تحقیقات روانشناختی مشخص شده است، این استراتژی به طور قابل توجهی احتمال گرفتار شدن را کاهش می دهد.
دروغگوهای کارکشته با برنامه ریزی برای دروغ های خود، از ثبات در داستان های خود اطمینان حاصل می کنند. آنها همچنین کمتر احتمال دارد با خود مخالفت کنند یا جزئیاتی را فراموش کنند، زیرا روایت خود را تکرار کرده اند و آن را تا حد امکان متقاعد کننده اصلاح کرده اند.
4) از جذابیت برای نرم کردن افراد استفاده می کنند
فرض کنید در یک رویداد شبکهای هستید و با کسی صحبت میکنید که بلافاصله باعث میشود احساس کنید جالبترین فرد در اتاق هستید. آنها بینش شما را تعریف می کنند، به شوخی های شما می خندند، و به نظر می رسد که مجذوب حرف های شما هستند.
شما می خواهید باور کنید که آنها واقعی هستند و حقیقت را می گویند، درست است؟
دروغگوهای باتجربه اغلب از جذابیت و چاپلوسی به عنوان راهی برای خلع سلاح اطرافیان خود استفاده می کنند. آنها با ایجاد احساس خوب، قدرت دفاعی ما را پایین میآورند و باعث میشوند کمتر بتوانیم سخنان آنها را موشکافی کنیم یا به نیت آنها شک کنیم.
تعارف صمیمانه و رفتار جذاب می تواند یک تصور مثبت ایجاد کند که به عنوان پرده ای برای فریب آنها عمل می کند.
این تکنیک به ویژه مؤثر است زیرا بر روانشناسی اساسی انسان بازی می کند. همه ما دوست داریم احساس ارزشمندی و قدردانی کنیم، و وقتی کسی این احساس را در ما ایجاد میکند، طبیعتاً تمایل بیشتری به نگاه مثبت به او داریم.
در حالی که استقبال از تعریف و تمجید و گفتگوی جذاب خوب است، اما عاقلانه است که هوشیار باشید و در نظر بگیرید که آیا ممکن است انگیزه پنهانی در پس هر چاپلوسی وجود داشته باشد یا خیر.
5) دروغ های خود را به یاد می آورند
زمانی همکارم در صنعت مالی داشتم که عادت داشت داستانها را زیبا کند و جزئیات ساختگی را اضافه کند تا خودش را با تجربهتر و موفقتر از آنچه بود به نظر برساند.
یک روز، او ادعا کرد که یک پروژه پرمخاطب را رهبری کرده است که در واقعیت فقط نقش کوچکی در آن ایفا کرده است. متأسفانه برای او، او ساختگی های خود را فراموش کرد و بعدها در مقابل همان گروه از مردم با داستان قبلی خود مخالفت کرد. . این ناهماهنگی آشکار بود و اعتبار او ضربه جدی خورد.
این یک اشتباه کلاسیک است که دروغگوهای باتجربه مراقب اجتناب از آن هستند.
دروغگوهای باتجربه اهمیت ثبات و خطر تضاد با خود را درک می کنند. برای جلوگیری از این امر، آنها به دقت دروغ هایی را که گفته اند و به چه کسانی ردیابی می کنند.
با انجام این کار، این فریبکاران ماهر اطمینان حاصل می کنند که داستان های آنها در طول زمان، بدون توجه به مخاطب یا زمینه، ثابت می ماند.
اما البته، به خاطر سپردن یک شبکه دروغ واقعاً سخت است. به همین دلیل است که آنها بی رویه دروغ نمی گویند. همانطور که قبلاً ذکر شد، آنها فقط زمانی دروغ می گویند که چیزی برای به دست آوردن وجود داشته باشد، که همچنین حجم دروغ هایی را که باید دنبال کنند کاهش می دهد.
این رویکرد استراتژیک شانس آنها را برای گرفتار شدن به حداقل می رساند و دروغ های آنها را قانع کننده تر می کند.
6) دروغ های خود را به سختی رد می کنند
دروغگوهای بسیار ماهر می دانند چگونه رد پای خود را بپوشانند.
آنها فقط دروغ های بزرگ و آشکار را بیرون نمی اندازند. در عوض، آنها چیزهایی را به شما می گویند که بررسی آنها سخت است. این راه آنها برای ایمن ماندن است.
راز آنها چیست؟ خوب، همه چیز به جزئیات مربوط می شود.
این دروغگوها چیزهایی را برای دروغ گفتن انتخاب می کنند که نمی توانید به راحتی آنها را اثبات یا رد کنید. آنها ممکن است در مورد احساسات یا نظرات به جای حقایق واضح صحبت کنند، یا ممکن است در مورد چیزی به شما بگویند که ظاهراً زمانی اتفاق افتاده است که هیچ کس دیگری در اطراف نبوده است.
این یک استراتژی هوشمندانه است – زیرا چگونه می توانید در مقابل چیزی بحث کنید در حالی که هیچ راهی برای بررسی صحت آن وجود ندارد؟
تشخیص دروغگوی ماهر کار آسانی نیست، اما با توجه به این ویژگی ها، می توانید در تشخیص واقعیت از داستان بهتر شوید.
شاهین
علم روانشناسی قطعی نیست ولی برحسب آمار میتواند تاحدی به واقعیت نزدیک باشد من یک کارشناس روابط عمومی حرفه ای هستم و معترفم که دروغ قسمتی از رابطه های غیر عاطفی است و بدون دروغ نمیتوان یک رابطه سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی را طولانی مدت حفظ کرد