موارد زیر را به دقت بخوانید و ببینید چند مورد در مورد شما صدق میکند. راه حل هر یک را نیز گفتهایم که میتوانید امتحان کنید و احتمالا خیلی زود به نتیجه خواهید رسید حتی اگر این موارد طرز فکرتان را تغییر دهند باز هم از راه را رفته اید:
زیادی راحت هستید
شما برای راحتی ارزش قائل هستید و این لزوما چیز بدی نیست، همه ما در زندگی خود به راحتی نیاز داریم – اما مشکل این است که شما زیادی راحت هستید. در واقع به چیزهایی که از قبل دوست دارید، مانند پاتوقهای مورد علاقهتان پایبند هستید و بنابراین سعی نمیکنید چیزهایی که برایتان آشنا نیستند را بررسی کنید.
نکته اینجاست: برای اینکه عشق راه خود را به زندگی شما باز کند، باید برای تغییر آماده باشید – چیزهای جدید و شاید به طور بالقوه ناراحت کننده.
راه حل چیست:
این ممکن است کلیشه ای به نظر برسد، اما فقط باید سعی کنید کار جدیدی انجام دهید یا جاهای جدید بروید حتی اگر ناشناخته بودنشان شما را میترساند یا برایتان کمی ناراحت کننده است. میتوانید با چیزهای کوچک شروع کنید، مانند خرید ساده از یک سوپرمارکت دیگر، سپس یافتن مکانهای جدید برای معاشرت. عشق ممکن است همین گوشه و کنار باشد – اما احتمالاً در گوشهای که معمولاً به آن نمیروید!
آسیب های گذشته را پردازش نکردهاید
همه ما زخمهایمان را تحمل میکنیم و گاهی این زخمها ما را از یافتن عشق باز میدارند. شاید قبلاً توسط جنس مخالف مورد تعرض قرار گرفته اید، والدین شما رابطه بدی داشته اند، یا قبلاً مورد سوء استفاده قرار گرفته اید. این آسیبها با ایجاد حالت تدافعی یا عدم تمایل به اعتماد، مانع شما از دل سپردن میشوند.
گاهی اوقات این آسیبها باعث میشود که شما آنقدر نسبت به جنس مخالف تعصب داشته باشید که از شما دوری کنند. هیچ مرد عاقلی با دختری که همیشه میگوید “همه مردها خیانتکار هستند” قرار ملاقات نمیگذارد! و هیچ زنی با مردی که دوست دارد بگوید “همه زنان کنترل کننده هستند” قرار ملاقات نمیگذارد. اگر این طور آدمی هستید عشق را هرگز پیدا نخواهید کرد.
راه حل چیست:
طوری که ما عشق را میبینیم و با آن برخورد میکنیم عمیقاً در تجربیات ما و همچنین تجربیات اطرافیانمان ریشه دارد. ممکن است ندانید که تروما دارید، یا فکر کنید که مشکل بزرگی نیست… اما باز هم مشورت با یک درمانگر به شما کمک زیادی میکند. چند جلسه مشاوره به شما (و زندگی عشقی شما) کمک فوق العاده ای میکند.
در مورد عشق بیش از حد ایده آل گرا هستید
شما همیشه برای خود یک رابطه خوب و عاشقانه مانند فیلمها تصور کرده اید – 100٪ امن، شاد و جادویی! شاید حتی جرقه عشق در نگاه اول را دوست دارید! هر چیزی کمتر از این باعث میشود که با خودتان فکر کنید که «نه، این آدم من نیست».
وقتی چنین انتظارات آرمان گرایانه ای دارید، به شما تضمین میکنیم که هرگز عشق پیدا نخواهید کرد. همه ما میدانیم که انسانها بسیار بسیار ناقص هستند و هیچ رابطه ای هرگز عالی نخواهد بود. اما اگر خیلی ایده آل گرا باشید، کلا عشق را حذف خواهید کرد.
راه حل چیست:
در مورد انتظارات خود از عشق و صمیمیت به طور انتقادی بیندیشید. بسیاری از ما سالها در روابط خود خرابکاری میکنیم و در مورد ایدهآلهای عشقی که از دوران کودکی به آنها مشروط بودهایم وسواس داریم و این ما را از یافتن افرادی که واقعا به دردمان میخورند باز میدارد.
استانداردهای غیرممکنی دارید
چیزی که اغلب با نگاه بیش از حد ایده آل گرایانه به عشق همراه میشود، داشتن انتظارات غیر واقعی از شریک زندگی است. داشتن مجموعهای از موارد غیرقابل مذاکره و آگاهی از پرچمهای قرمز چیز خوبی است، اما گاهی اوقات میتوانید به راحتی زیادهروی کنید و افراد را به خاطر چیزهای بیضرر حذف کنید.
شما به چک لیست خود پایبند هستید و مطلقاً از قرار ملاقات با افرادی که معیارهای شما را قبول نمیکنند، امتناع میکنید … حتی اگر بودن با آنها عالی باشد و، خوب، این میتواند شما را از تعداد پزشماری از آدمها – در واقع بیشتر آدمها – دور کند.
راه حل چیست:
گاهی اوقات به جای اینکه به دنبال پسر یا دختر کامل و بی نقص باشید، باید با آدمهای “به اندازه کافی خوب” کنار بیایید. داشتن استانداردهای خوب با داشتن استانداردهای غیرواقعی متفاوت است، بنابراین لیست موارد غیرقابل مذاکره و پرچم قرمزتان را ارزیابی کنید. در حالت ایدهآل، اگر کسی آدم خوبی است، نه بدرفتار، و باعث میشود با نشان دادن خود واقعیتان راحت باشید… به اندازه کافی خوب تلقی میشود.
برای برقراری رابطه خیلی تنبل هستید
افراد زیادی وجود دارند که از پیدا نکردن عشق شکایت میکنند، و وقتی از آنها بپرسیم برای یافتن آن چه کار میکنند، همه زیر لب غر میزنند و میگویند … “خب، کار زیادی انجام نمیدهم، چون سرم خیلی شلوغ است. واقعیت این است که برای پیدا کردن عشق هم مثل سایر امور مهم زندگی باید وقت بگذارید.
راه حل چیست:
برای این کار وقت بگذارید! قرار نیست که عشق خودش بیاید درب خانهتان را بزند! به دور همیهای مناسب خودتان بروید با آدمها معاشرت کنید و گاهی از کار و فضای کار دور شوید. شما میبایست پیدا کردن عشق را مانند هر هدف دیگری دنبال کنید، و به این ترتیب شانس شما برای یافتن عشق 100000 درصد افزایش خواهد یافت.
جذب افراد غیرقابل دسترس میشوید
نمیدانید چرا، اما به نظر میرسد که جذب افراد غیرقابل دسترس میشوید – متاهلها، کسانی که در یک رابطه هستند یا کسانی که به وضوح نمیخواهند در یک رابطه باشند! و آنها نیز به دلایلی به سمت شما کشیده میشوند.
احتمالاً به این دلیل که تعقیب و گریز را خیلی دوست دارید یا موارد موجود را خیلی کسل کننده میدانید. دلایل زیادی وجود دارد که چرا شما تمایل دارید که به سراغ افراد غیرقابل دسترس بروید. و البته، این تمایل شما را از پیدا کردن یک رابطه خوب باز میدارد. مطمئناً “عشق” را از آنها خواهید یافت، اما ماندگار نخواهد بود.
راه حل چیست:
وقتی میدانید کسی در دسترس نیست، خیلی ساده دوری کنید. میدانیم که آسان نیست به خصوص اگر آن فرد با ایده آل های شما به شدت همسوست، اما شما فقط وقتتان را تلف میکنید. دفعه بعد که در این موقعیت قرار گرفتید از فکرتان استفاده کنید نه از قلبتان.
با تعهد و صمیمیت مشکل دارید
وقت گذرانی را هر کسی میتواند انجام دهد. اما عشق – عشقی که پرورش دهنده است و احتمالاً میتواند به یک رابطه جدی تبدیل شود – موضوع کاملاً متفاوتی است. صمیمیت، گشاده رویی و سطحی از تعهد نسبت به طرف مقابل از جمله موارد مورد نیاز است. از این گذشته، اگر به سختی یکدیگر را میشناسید، چگونه میتوانید بگویید که عاشق هستید؟
راه حل چیست:
رفع این مشکل آسان نیست. شما نه تنها باید علت را کشف کنید، بلکه باید به آرامی خود را نیز اصلاح کنید. این مورد یکی از چیزهایی است که به بهترین وجه با درمان حل میشود.
در مورد مجرد بودن حالت تدافعی دارید
از افرادی که بیش از حد به مجرد بودن شما توجه میکنند متنفر هستید و بنابراین، یک شخصیت سخت را ایجاد کرده اید. شما میخواهید به همه نشان دهید که مجرد بودن واقعاً خوب است. اما این طرز فکر هم درست نیست. در واقع چنین گاردی شاید بتواند شما را از صدمه دیدن باز دارد، اگر در اعماق قلبتان واقعاً بخواهید عشق پیدا کنید، در درازمدت هیچ سودی برای شما نخواهد داشت.
راه حل چیست:
دست از این احساس که مورد توهین واقع شدهاید بردارید. وانمود نکنید که برایتان مهم نیست فقط به این دلیل که با صحبتها و رفتارهای نامناسب دیگران مقابله کنید. این نوع تفکر فرصتهای زیادی را از بین میبرد و شما که این را نمیخواهید.
برخی افراد زود عشق پیدا میکنند اما بعد طلاق میگیرند. برخی از افراد هرگز رابطه ای نداشتهاند اما در 50 سالگی عاشق میشوند. سعی کنید مسائل را خیلی شخصی نگیرید. عشق فقط مربوط به خودتان است و هر زمانی ممکن است وارد زندگیتان شود.
بیش از حد خسته هستید
شما آنقدر روابط ناموفق را پشت سر گذاشته اید که وقتی میبینید دیگران خوشحال و عاشق هستند، چشمانتان را میچرخانید و میگویید “یک روز از هم جدا میشوند.” نکته اینکه، اگر چنین ایدههای منفی فراگیر در مورد عشق دارید، به جای جذب آن، فقط آن را دفع خواهید کرد.
مطمئناً، ممکن است فکر کنید “اوه، من میتوانم عاشق شوم اگر فلانی خود را شایسته نشان دهد!” اما چرا عشق به سراغ کسی بیاید که به وضوح نسبت به آن خصومت دارد، آن هم در شرایطی که افراد زیادی هستند که نسبت به آن تمایل بیشتری دارند؟
راه حل چیست:
راه حل واضح این است که در وهله اول بدانید که چرا خسته شدهاید. آیا آسیب دیده اید و به شما خیانت شده است؟ آیا دوستانتان به شما یاد دادند که محبت را تحقیر کنید؟ خسته بودن یک واکنش افراطی است، و تلاش برای نگاهی دوباره به آن و تغییر واکنشهایتان ضروری تلقی میشود.
در هنجارهای قدیمی گیر کرده اید
از قدیم انتظار این بود که زنان دور هم بنشینند و منتظر مردی باشند که از او خواستگاری کند. و البته، از آن مرد انتظار میرفت که قوی باشد و رابطه را “رهبری” کند. اما اینها برای زمان گذشته است.
راه حل چیست:
طرز فکرتان را عوض کنید و به دنبال راههای برای ملاقات کردن آدمهای بیشتر باشید. صحبت کردن با دوستانی که در برقراری روابط شاد موفق بوده اند، کمک کننده خواهد بود.
اهمیت زیادی به عشق نمیدهید
ممکن است فکر کنید به دنبال عشق هستید، اما عشق در سه اولویت اول شما نیست. حتی در 5 تای اول هم نیست!! عشق، برای شما، فقط یک چیز تزئینی زیباست. شما بیش از حد مشغول دنبال کردن چیزهای دیگر هستید – شغلتان، سرگرمیهایتان، هدف زندگیتان – که حتی اگر برای نداشتن شریک ناله کنید، در اعماق قلبتان میدانید که واقعاً به یک شریک زندگی نیاز ندارید… حداقل زیاد نیاز ندارید! خب احتمالا شما آدمی بسیار سازنده و موفق هستید، اما اگر شروع به خواندن مقالاتی از این دست کرده اید، به این معناست که میخواهید تغییراتی ایجاد کنید.
راه حل چیست:
باید این ایده را کنار بگذارید که عشق تمام وقت شما را میگیرد. شما میتوانید عاشق کسی باشید و همچنان شغل و هدفتان را دنبال کنید و تمام کارهایی را که میخواهید انجام دهید، فقط باید زمان پیدا کنید تا به دنبال فرد مناسب بگردید.
کلام پایانی: عشق در کمین است!
شاید دلتان کم کم برای خودتان میسوزد که هنوز نتوانستهاید عشق را پیدا کنید. اما باید در نظر داشته باشید که یافتن شریک زندگی 50 درصد شانس و 50 درصد تلاش است. اگر احساس میکنید که “بدشانس” هستید، پس بیشتر تلاش کنید. مسئله این است که با فعالتر شدن، شانس شما افزایش مییابد.
اما این نکته را هم نباید فراموش کنید: خودتان را آزار ندهید. حتی اگر 30، 40 یا 80 ساله باشید، هنوز باید از سفر زندگی لذت ببرید. عشق سرانجام شما را پیدا خواهد کرد – به ما اعتماد کنید – فقط باید به تلاش ادامه دهید و هرگز امید خود را از دست ندهید.
خبرنامه
مهم نیست
مقاله خوبی بود
اما از نظر من عشق ادمو ضعیف میکنه
ناشناس
ایکاش چندسال پیش این مطالب میخوندم فرصتهاازدست رفته ودائمدسرزنش میشنویم
ناشناس
من ۴۸سالم مطالب خیلی خوب بودایکاش این متن چندسال پیش میخوندم فرصتهاازدست رفت دیدافرادبه ماخیلی بده
امیرعلی
سلام خیلی مطلب خوبی بود!!
اینم کلام پایانی من: واقعابعضی وقتا دلم سوخت براخودم💔
مثل الان دلم سوخت که خجالتی هستم وخیلی فرصتاروازدست دادم بااینکه شدم نزدیک 30!!!!
البته همیشه بخودم عشق دادم………..
مرسی ادمین🌹
فکرکنم دوبارسه باربخونم این مطلبوبازم کمه!!! حتی شما🙏
ب.عباسی
عشق وجود ندارد.
ناشناس
مطالب بسیار مفید و جالب بودند
ناشناس
در مورد عشق کاملا درسته. سپاسگزارم. عالی بود.
ناشناس
واقعا زیبا و دلنشین و عالی بود مخصوصا کلام پایانی (عشق در کمین )هست .. سپاسگزاریم