🔥2685

روانشناسی رابطه | عشقم منو ول کرده رفته چه کار کنم برگرده؟ | چکار کنم عشقم برگرده؟

روانشناسی رابطه امروز درباره بازگرداندن عشق سابق است.


روانشناسی رابطه

روانشناسی رابطه علمی است که به بررسی رفتارها و تعاملات انسان‌ها در روابط بین فردی می‌پردازد. روانشناسی رابطه به بررسی عواملی مانند عشق، احساسات، ارتباطات و مشکلات روابط میان افراد می‌پردازد و برای بهبود روابط میان افراد کمک می‌کند. در ادامه به برخی از مباحث مهم در روانشناسی رابطه پرداخته خواهد شد.یکی از مفاهیم اساسی در روانشناسی رابطه، الزامات و نیازهای انسانی است. انسان‌ها با تمامیت ژنتیکی به دنیا می‌آیند و از اتکای به دیگران به منظور تأمین نیازهای روانی، عاطفی و اجتماعی خود نیازمند هستند.در ادامه با بروز ترین مشکلات در روانشناسی رابطه می پردازیم.

اگر دیگر در کنار عشق‌تان نیستید و شما را تنها گذاشته است، اما هنوز هم قلب‌تان برای او می‌تپد، حتماً تلاش برای پشت سر گذاشتن این شکست عشقی کلافه و ناامیدتان کرده است. احساس می‌کنید تکه‌ای از وجودتان گم شده است و دیگر هرگز آن آدم سابق نخواهید شد، مگر این که یار بی‌وفای‌تان، نیمه‌ی گمشده‌ی وجودتان نزدتان برگردد. اگر نمی‌دانید چه کار باید بکنید و با درماندگی دنبال کمک و راهنمایی می‌گردید تا به شما بگوید که چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید و خوشبختی را دوباره در کنارش تجربه کنید، این مقاله شما را به خوبی راهنمایی می‌کند!

چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید، وقتی نمی‌دانید از کجا باید شروع کنید

اول باید دلایل به هم خوردن رابطه‌تان را مشخص کنید
اگر ندانید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چرا عشق سابق‌تان دیگر علاقه‌ای به بودن در کنار شما ندارد، سخت است که بتوانید کاری کنید تا او ترغیب شود که نزدتان برگردد یا اعتمادش را جلب کنید که در درازمدت توانایی خوشبخت کردنش را دارید. تمام افرادی که می‌خواهند دوباره با عشق سابق‌شان وارد رابطه شوند، باید در گام نخست به این سوال ساده جواب بدهند: در رابطه‌ی قبلی چه مشکلی به وجود آمد که منجر به جدایی شد و دلیل بروز این مشکل چه بود؟

عشق سابق‌تان احساس می‌کند که شما دیگر نمی‌توانید او را خوشبخت کنید
قبل از آن که تلاش همه‌جانبه‌تان را برای متقاعد کردن عشق‌تان به ازسرگیری رابطه شروع کنید، حقیقتی وجود دارد که باید آن را بپذیرید؛ اگر دوست دختر/ پسر سابق‌تان به رابطه پایان داده، شاید احساس کرده که شما دیگر توانایی خوشبخت کردنش را ندارید. علی‌رغم حرف‌های او و افکار شما، احتمالاً موضوع احساسات در میان نیست؛ هیچ احساسی یک شبه از میان نمی‌رود. عشق سابق‌تان صرفاً اعتقادش به توانایی شما برای شاد و خوشبخت نگه داشتنش در درازمدت را از دست داده است. درک این نکته برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و برگرداندن او حیاتی است. باید به او ثابت کنید که می‌توانید او را تا ابد خوشبخت نگه دارید تا راضی شود و نزدتان برگردد. پس متوجه شدید که یافتن راهی برای شروع مجدد یک رابطه‌ی شکست خورده هیچ ارتباطی با عشق ندارد و همه چیز به احساس خوشبختی و اعتماد مربوط می‌شود.

مدتی از عشق خود فاصله بگیرید
فارغ از اینکه چقدر دلتان برای عشقتان تنگ شده، اولین کاری که باید بعد از جدایی انجام دهید این است که برای مدتی از او فاصله بگیرید. شاید در نگاه اول این حرکت غیرمعمول بنظر برسد اما در نهایت می‌تواند کارساز باشد. ممکن است که بعد از جدایی دچار افسردگی، بدخلقی، غم و اندوه، سر درگمی، گمگشتگی و یا مجموعه‌ای از احساسات با هم شوید. تمامی این موارد می‌توانند دلایلی برای فاصله‌ گرفتن از عشق‌تان باشد. در طول این مدت به نکات زیر توجه‌کنید:

در رفتارتان با عشق‌تان میانه‌رو باشید
در عین‌حال به هنگام برخورد با عشق‌تان، فارغ از حس بد خود نسبت به او، همواره سعی‌کنید که با او محترمانه برخورد کنید و این نکته را نیز به یاد داشته باشید که شما دیگر باهم هیچگونه رابطه‌ای ندارید.

از تنهایی خود لذت ببرید
خوب به این سوال فکر‌کنید و صادقانه به آن جواب دهید. آیا می‌توانید در تنهایی خود نیز خوشحال باشید و یا برای شادبودن نیاز به وجود افراد دیگری در کنار خود هستید؟ بطور قطع شما عاشق عشق خود هستید و برای او دلتنگی می‌کنید اما گاهی‌اوقات ممکن‌ است که به دلیل وابستگی شدید به دیگران رابطه‌ها دچار فروپاشی شود. چنانچه نمی‌توانید از تنهایی خود لذت ببرید پس مشکلات شما می‌تواند بر روی طرف مقابلتان نیز تاثیر گذاشته و تهدیدی برای رابطه‌ی بین شما محسوب شود.

از همین رو بهتر است که برای مدتی هم که شده تنها باشید. قبل از اینکه بخواهید دوباره با عشقتان صحبت‌کنید ابتدا مطمئن‌شوید که می‌توانید از تنهایی خود نیز لذت ببرید و برای شاد‌بودن نیازی به حضور افراد در کنار خود ندارید. با این تفکر که شخص دیگری می‌تواند غم و اندوه شما را برطرف‌کرده و تمامی مشکلات شما را حل‌کنید، خودتان را گول‌نزنید چرا که تنها کسی که قادر به رفع مشکلات و ناراحتی شما است خودتان هستید.

کسانی هستند که نمی‌توانند تنها مانده و تنهایی زندگی‌کنند. بهتر است راه‌هایی برای لذت‌بردن از تنهایی‌تان پیدا‌کنید زیرا تنهایی باعث‌می‌شود تا بتوانید زمانی را صرف مراقبت و توجه به خویش کنید. اگر چنین به خود تلقین‌کنید که تنها با حضور عشقت‌تان می‌توانید خوشحال‌شوید در این صورت فشار زیادی بر روی دوش وی خواهید گذاشت در حالی‌ که این امر دور از واقعیت و انصاف است. زمانی که بتوانید از تنهایی خویش لذت برده و قادر به ادامه روند عادی زندگی بدون در کنار داشتن عشقتان باشید در این صورت می‌توان گفت که شما آمادگی لازم برای شروع رابطه و صحبت‌کردن دوباره با عشقتان هستید.

دلیل به بن‌بست رسید رابطه‌تان را بیابید
در پایان یک رابطه، برخی از افراد از علت اصلی این مشکل آگاهند این در حالیست که برخی دیگر نه تنها علت اصلی بغرنج‌شدن رابطه‌ی خویش با عشق‌شان را نمی‌دانند بلکه حتی در صدد یافتن آن نیز برنمی‌آیند. قبل از اینکه بلافاصله به سراغ عشقتان رفته و از وی در خصوص علت مخدوش‌شدن رابطه‌تان سوال‌کنید، بهتر است که زمانی را صرف اندیشیدن و ارزیابی رابطه‌تان کنید. به پایان رسیدن یک رابطه می‌تواند علل مختلفی داشته‌ باشد. عدم برقراری رابطه‌ی مناسب و نبود احترام از دو علل اصلی جدایی محسوب‌می‌شوند.

از طرفی دیگر، گاهی‌اوقات جدایی بنا به دلایلی رخ‌می‌دهد که قابل حل نیست. برخی از این دلایل می‌تواند نداشتن حس سابق نسبت به شخص مقابل و یا خواستن شخصی متفاوت باشد. شما می‌توانید به همراه عشقتان بر روی کردار خویش متمرکز‌شده و بر روی نحوه‌ی برقراری ارتباط و رفتار با یکدیگر بیشتر کار‌کنید. علاوه‌ بر این، بایستی بدانید که نمی‌توان به زور افراد را وادار کرد تا بطور کامل متفاوت از شخیصت‌شان رفتارکنند مخصوصا اگر انتظارات شما بسیار متفاوت از شخیصت وی باشد.

از آنجایی که نباید در همان ابتدا با عشقت‌تان ارتباط برقراکنید لذا بهتر است به دنبال علت اصلی جدایی گشته و سعی بر رفع‌کردن آن کنید. برای مثال، از خود بپرسید که آیا عشقم احساس غم و غصه می‌کرد؟ و یا آیا زیاد با یکدیگر بحث‌کرده و نظراتتان با یکدیگر بسیار متفاوت و نقطه مقابل هم بود؟
شاید یکدیگر را به اندازه‌ی کافی در اولویت کارهایتان قرار نداده و یا بیش از حد به یکدیگر وابسته بودید. این موارد همگی می‌تواند برخی از علل جدایی باشد. لذا بهتر است اندکی تنها بوده و به دنبال علت جدایی خویش بگردید و به این فکر‌کنید که آیا اگر عشقم برگردد می‌توانم از تکرار دوباره‌ی این اشتباهات جلوگیری‌کنم.

روانشناسی رابطه
روانشناسی رابطه

برای خود برنامه داشته‌ باشید
بازگشت به یک رابطه می‌تواند سوالات زیادی را به‌ وجود آورد لذا مناسب‌ترین شیوه‌ی برخورد با آنها چیست؟ زمانی که به یک رابطه‌ی تمام‌شده بازمی‌گردید، داشتن یکسری اهداف و مشخص‌کردن حد و مرزها بسیار حائز اهمیت است. در صورت امکان سعی‌‌کنید که این سوالات را از خود بپرسید. مثلا، در صورت بازگشت به رابطه با عشقم، از چه چیزی باید اجتناب‌کنم؟ چه حد و مرزهایی می‌تواند به شادتر و سالم‌تر بودن رابطه‌ی دوباره‌یمان کمک کند؟ در انجام کارهایتان مصصم بوده و همانند یک تیم بایکدیگر همکاری‌کرده و برنامه‌ای برای آينده جدیدتان متصور‌شوید. بیاد داشته باشید که به هنگام بازگشت به رابطه با عشقتان بهتر است که موارد را کم‌کم با یکدیگر در میان بگذارید و از صحبت در خصوص همه‌ی مسائل بصورت یکدفعه‌ای بپرهیزید.

آیا عشق‌تان را نادیده می‌گرفتید؟
برخی افراد دیگر اشتباه‌شان این نبوده که بیش از حد سمج و درمانده رفتار کرده‌اند، بلکه بالعکس مرتکب این خطا شده‌اند که رابطه و عشق سابق‌شان را کاملاً نادیده گرفته‌اند. شاید تمام انرژی‌تان را وقف کارتان کرده‌اید یا خودتان را در کارتان غرق کرده‌اید؛ شاید بیش از حد رفیق‌باز بوده‌اید یا بخش عمده‌ی وقت و انرژی‌تان را صرف علائق و تفریحات مجردی کرده‌اید. درهر حال مراقبت و توجهی را که عشق‌تان شایسته‌ی آن بوده و به آن نیاز داشته است، در اختیارش نگذاشته‌اید. وقتی توانستید موضوعی را مشخص کنید که باعث شده عشق سابق‌تان باور کند که شما توانایی خوشبخت کردنش را در درازمدت ندارید، اوضاع برایتان روشن‌تر می‌شود و متوجه می‌شوید که باید چکار کنید تا به مرور زمان به عشق‌تان ثابت کنید که تغییر کرده‌اید.

راه‌حل‌های احتمالی را پیدا کنید
بعد از آن که متوجه شدید چه اشتباه‌هایی در رابطه‌ی قبلی‌تان کرده‌اید و چرا این رابطه‌ی عاشقانه به بن‌بست رسیده است، باید از قدرت ذهنی‌تان برای پیدا کردن راه‌حل‌هایی استفاده کنید که به عشق‌تان ثابت کند شما تغییر کرده‌اید و دیگر آن اشتباه‌ها را تکرار نخواهید کرد. نکته‌ی مهم اینجا است که وقتی طوفان ذهنی‌تان تمام شد و به راه‌حل رسیدید، برای ازسرگیری مجدد رابطه باید مسئولیت پیاده کردن این راه‌حل‌ها را قبول کنید. برای این که شانس موفقیت خودتان را افزایش دهید، بهتر است اهداف‌تان را بنویسید و سعی کنید راه‌حل‌های‌تان کاربردی و قابل اجرا باشد.

برنامه‌ریزی داشته باشید

برای رسیدن به هدف نهایی‌تان و تصاحب دوباره‌ی قلب عشق‌تان باید برنامه‌ریزی داشته باشید. این شکست یک تله بوده و احتمالاً شما چشم‌بسته در دام افتاده‌اید. احتمالاً تا الان متوجه شده‌اید که باید روی اثبات توانایی خودتان برای خوشبخت کردن ابدی یارتان متمرکز شوید و به اوثابت کنید که قابل اعتماد هستید. اگر بتوانید برای تلاش‌هایتان و رسیدن به هدف‌تان برنامه‌ریزی کنید، حتماً موفق خواهید شد که توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و قلبش را دوباره سرشار از عشق به خود کنید. واقعیت این است که اگر با برنامه پیش بروید و از خودتان انسانی قابل اعتماد و قابل احترام بسازید، آن وقت این او است که مشتاقانه می‌خواهد نزد شما برگردد.

سوال اینجا است که چطور می‌توانید به برنامه‌ریزی موثری برسید که برای شما مناسب باشد؟ قبلاً اشتباه‌هایتان را مشخص کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که چه کارهایی را باید برای تغییر دادن خودتان شروع کنید. الان باید به یک راهبرد ارتباطی برسید و آن را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید؛ باید برنامه‌ای بریزید که به شما بگوید کی و چطور باید توجه عشق سابق‌تان را جلب کنید و دوباره او را به خود علاقه‌مند کنید. سپس باید رویکرد هدف محوری را در زندگی‌ روزمره‌تان اتخاذ کنید و مراحل معینی را برای تحقق تدریجی هدف‌تان تعیین کنید. اهداف روزانه، هفتگی و حتی ماهانه برای خودتان تعریف کنید تا چشم‌اندازی کلی از موقعیت فعلی خود و جایی که باید در آینده به آن برسید، داشته باشید.

فعال باشید
یکی از نکات کلیدی برای برگرداندن عشق‌تان این است که فعال بمانید و اجازه ندهید که ناراحتی و افسردگی شما را به رخوت و تنبلی بکشاند. بعد از شکست عشقی طبیعی است که بخواهید در خانه روی کاناپه دراز بکشید، هیچ کاری انجام ندهید یا نخواهید که کسی را ببینید. مشکل اینجا است که اگر خودتان را مجبور به فعال ماندن و کار کردن نکنید، بیشتر و بیشتر در باتلاق غم و ناامیدی فرو خواهید رفت و یاد گذشته رهایتان نخواهد کرد.

بهترین راه برای غلبه بر احساسات منفی این است که فعالیت‌های جدید را امتحان کنید، ورزش کنید و در پروژه‌های هیجان‌انگیز شرکت کنید. دویدن یا ثبت نام کردن در باشگاه کمک می‌کند تا انرژی منفی را با خسته کردن از خودتان دور کنید. پس خودتان را مجبور کنید که از خانه خارج شوید و کار سودمندی را در این روزهای ناراحتی انجام دهید.

بازیابی اعتماد به نفس و عزت نفس
بسیاری از زنان و مردانی که همواره قوی بوده‌اند، بعد از شکست عشقی اعتماد به نفس و عزت نفس‌شان را کاملاً از دست می‌دهند. کنار آمدن با حس ناخوشایند طرد شدن از سوی کسی که دوستش دارید و از صمیم قلب به او اهمیت می‌دهید، چالش دشواری است. در بعضی موارد که یکی از همسران دیگری را بعد از سال‌ها زندگی مشترک ترک می‌کند، تمام دنیای همسر رها شده فرومی‌پاشد و او با تکه‌های یک زندگی نابود شده تنها می‌ماند.

اگر محبوب‌تان روزی عاشق‌تان بوده است، اگر شما روزگاری شور و شوق زندگی او بوده‌اید و دل و دینش را برده‌اید، حتماً هزاران خصوصیت خوب دارید که هنوز هم می‌تواند او را دوباره شیفته و واله‌ی شما کند. هرگز محاسن خود را در راه رسیدن به عشق فراموش نکنید. شما نیز استحقاق آن را دارید که عشق‌تان برایتان ارزش قائل شود، ضمناً لازم است که زمان زیادی را با دوستان یا خانواده‌تان یعنی افرادی معاشرت کنید که عاشقشان هستید و به آنها اعتماد دارید و آنها نیز متقابلاً شما را دوست دارند. این معاشرت سازنده برای بازیابی احساس راحتی و امنیت در روزها و هفته‌های بعد از جدایی حیاتی است.

آماده شدن برای تغییر
اگر خودتان را برای بیرون آمدن از منطقه‌ی امن‌تان و رشد کردن آماده نکنید، نمی‌توانید به هدف‌تان، یعنی بازگشتن به آغوش عشق سابق‌تان برسید. شاید این توصیه به نظرتان پیش پاافتاده و بدیهی بیاید، اما حتماً متعجب می‌شوید، اگر بدانید که بسیاری از افرادی که آرزو دارند، نزد عشق سابق‌شان برگردند، هیچ کاری برای تغییر دادن رفتارها یا عادت‌های ناخوشایندشان انجام نمی‌دهند. چنانچه رفتارهای ناپسندی را که در رابطه‌ی گذشته‌تان داشته‌اید، اصلاح نکنید، هیچ شگرد جادویی یا راه‌حل سریعی برای برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، وجود ندارد.

از عشق سابق‌تان بت نسازید
اشتباه رایجی که بسیاری در روابط‌شان یا بلافاصله بعد از شکست عشقی مرتکب می‌شوند، این است که از عشق سابق‌شان بت می‌سازند. احساسات بر عقل‌تان غلبه می‌کند، عشق تمام وجودتان را تسخیر می‌کند و سعی می‌کنید با بت ساختن از عشق‌تان و تبدیل او به موجودی ایده‌آل که هیچ کس توان نه گفتن به او را ندارد، عشق‌تان را به او ابراز کنید.

حتی بدتر از این ممکن است شخصیت و هویت خودتان را گم کنید تا به همان فردی تبدیل شوید که فکر می‌کنید، عشق‌تان دوست دارد. اما اشتباه می‌کنید. عشق‌تان نمی‌خواهد شما آدم بله‌ قربان‌گویی باشید که هر کاری او می‌گوید، انجام بدهد و توان ایستادن در برابر او و مخالفت کردن با او را ندارد.

برای برگرداندن عشق سابق‌تان لازم است که حس استقلال خود را بازبیابید و رفتارتان را تغییر بدهید. برای این کار لازم است که خود قبلی‌تان، همان انسان منحصر به فرد و سرشار از نیروی زندگی را پیدا کنید، همان موجود جذابی که روزی قلب دیگری را به تپش انداخته بود و او را عاشق و شیدا کرده بود. قبل از آشنا شدن با عشق سابق‌تان شخصیت منحصر به فردی داشتید که آرزوها، رویاها و باورهای خاص خودش را داشت. اما همه چیز را جایی در میانه‌ی راه فراموش کردید و خودتان را گم کردید؛ شما به خاطر عشق‌تان تغییر کردید و او شما را به خاطر این تغییر رها کرد.

درک کنید که بعد از جدایی باید به عشق سابق‌تان فرصت بدهید و مدتی او را تنها بگذارید
برای این که بتوانید عشق‌تان را برگردانید و کفه‌ی ترازوی قدرت را قدری به سمت خودتان متمایل کنید، گاهی اوقات بهترین کار این است که قدری از عشق‌تان فاصله بگیرید و منتظر بمانید تا آبها از آسیاب بیفتد. یک دوره‌ی سکوت مطلق حداقل سه هفته‌ای بهترین راه برای جابجا کردن پویایی رابطه به نفع خودتان است، آن هم در زمانی که عشق سابق‌تان مصمم است که هیچ کاری با شما نداشته باشد. وقتی اشتباه‌های فراوانی مرتکب شده باشید یا از عشق سابق‌تان بت ساخته باشید و قدرت را کاملاً در اختیار او گذاشته باشید، این فاصله و سکوت، شگرد شگفت‌انگیزی خواهد بود. فاصله گرفتن کاملاً برای شما مفید است، چون به شما فرصت می‌دهد تا آرامش و خونسردی خودتان را پیدا کنید، برنامه‌ریزی کنید و مرتکب اشتباه‌های بیشتری نشوید.

چطور عشقمو برگردونم که برای همیشه پیشم بمونه و دیگه ولم نکنه؟

یک روش عمومی وجود ندارد که همه را دوباره به عشق‌شان برساند؛ چون هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و هر انسانی شخصیت، ترس‌ها، خواسته‌ها، رویاها و آرزوهای خود را دارد، هیچ قاعده و قانون جادویی در کار نیست که به شما بگوید چطور می‌توانید عشق‌تان را برگردانید. برگرداندن عشقی که شما را رها کرده است، یک هنر است و باید راه و روش خاص خودتان را برای مهارت پیدا کردن در این هنر پیدا کنید.

اگر عشقتان به تدریج از زندگی‌تان رفته یا بطور ناگهانی شما را ترک کرده است و شما هنوز به او علاقه دارید و می‌خواهید او را برگردانید بهتر است قبل از هر چیز دنبال علت تمام شده رابطه بگردید از آیا او را نادیده میگرفتید؟ آیا زیاد به او وابسته بودید؟ باید بپذیرید تمام شدن رابطه‌تان به هر دلیلی که بوده مهم این موضوع است که او دیگر در کنار شما احساس خوشبختی و شادی نمی‌کرد. برای برگرداندن او باید اعتماد به نفستان را بازسازی کنید، فعال و پرانرژی بمانید، برای ایجاد تغییرات خودتان را آماده کنید، برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و برای مدتی با او هیچ تماسی برقرار نکنید.

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید