طبق اصل۲۹ قانون، همه افراد میتوانند از خدمات بیمه تامین اجتماعی مانند بازنشستگی، دریافت حقوق بیکاری، پیری، از کارافتادگی، در راهماندگی، بیسرپرستی، حوداث و سوانح، خدمات بهداشتی، خدمات درمانی، مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه استفاده کنند.
همچنین در رابطه با قانون از کارافتادگی نیز می توان گفت در این قاون همه موارد به صورت کلی بیان شده و از بیان جزئیات در آن صرف نظر شده است و تشخیص مصادیق آن به ناظران، بازرسان و کمیتههای مربوطه سپرده شده است، به همین دلیل مشمولان این قانون با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند.
با این توصیف، تامین از کارافتادگان مشمول بیمه تامین اجتماعی به ویژه برای افرادی که در حین کار دچار از کارافتادگی هستند، برعهده سازمان تامین اجتماعی و سازمانهای اقمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گذاشته شده است.
علیرضا حیدری (نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و کارشناس تامین اجتماعی) در رابطه با مشکلات این بخش از بازنشستگان زیرحداقل بگیر و ازکارافتادگان گفت: صندوق تامین اجتماعی یک صندوق بیمهگر با منطق اقتصادی است و قاعدتاً هرکس به میزان آورده خود از آن بهرهمند میشود. از سالها پیش که قانون چنان بوده که افراد دارای سابقه کمتر از ده سال، با هر میزان از سابقه اگر به سن بازنشستگی میرسیدند، با ۱۰ سال سابقه (یعنی با یک سوم حداقل مستمری) بازنشسته شده و حقوق مستمری برای آنها برقرار میشد. این افراد مشمول ماده ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی که تناسب حقوق بازنشستگی با حداقل معیشت برایشان قید شده نمیشوند.
این قانون اگر شخصی به هر میزان از سابقه بیمه (حتی یک روز) اگر توسط بازرسان کار و بازرسان تامین اجتماعی اثبات شود که فرد در شرایط کار و به واسطه کار یا ماموریت یا حتی ایاب و ذهاب به مسیر دچار نقص عضو و ازکارافتادگی شود، مشمول ماده ۱۱۱ تامین اجتماعی شده و باید از حداقل حقوق مستمری کامل (۳۰ روزه) برخوردار باشد.
اما اگر کارگری در شرایطی باشد که به هر ترتیب کمیته مربوطه و بازرسان تامین اجتماعی و وزارت کار تشخیص دهند که آسیب و از کارافتادگی وی ناشی از بیماری یا هر دلیل غیرشغلی بوده، فرد را ذیل ازکارافتادگی ناشی از بیماری طبقهبندی کرده و در نتیجه همین امر باعث میشود که فرد در صورت داشتن سابقه کمتر از ۱۰ سال، مانند همه کسانی که با سابقه کمتر از ۱۰ سال به سن بازنشستگی میرسند، با مستمری کمتر از حداقل بازنشسته شده و حدود یک سوم مستمری حداقل را دریافت کنند.
لذا می توان گفت شخص با هر عنوانی دچار از کارافتادگی شده باشدذ دارای حقوق شهروندی است و نیازمند یک زندگی شرافتمندانه و حداقلی است که تامین آن برعهده دستگاه های مجری در این رابطه است.
خبر واریز مبلغ علیالحساب متناسبسازی حقوق بازنشستگان کشوری، واکنشهایی را در میان بازنشستگان تامین اجتماعی به همراه داشت و موجب اعتراض آنان به وضعیت مالی خود شد. این موضوع به حدی فراگیر شد که بازنشستگان کارگری با تماس با رسانهها، خواستار پیگیری این مسئله شدند.
هفته گذشته، یاسر گریوانی، مدیر کل خدمات رفاهی بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری، اعلام کرد که پرداخت یک میلیون تومان به عنوان علیالحساب متناسبسازی بازنشستگان کشوری در برنامه مالی این صندوق قرار دارد و این مبلغ حداکثر تا روز شنبه ۱۰ شهریور ماه به حساب بازنشستگان واریز خواهد شد.در این میان، نگرانیها درباره وضعیت مالی بازنشستگان تامین اجتماعی همچنان ادامه دارد.
تبعیض ها خون بازنشستگان را به جوش آورد
تماس های مکرر مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی با نمایندگان خود در کانون های بازنشستگی و فعالان جامعه بازنشستگان، آنها را وادار به پیگیری جدی مطالبات کردند. بهطوری که امروز صبح، محمد اسدی، رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته تأمین اجتماعی کشور، در گفتوگو با رسانهها اظهار داشت: «بهطور جدی پیگیر واریز یک میلیون تومان علیالحساب تیرماه به حساب بازنشستگان تأمین اجتماعی هستیم؛ نباید بین بازنشستگان صندوقهای مختلف تبعیض قائل شوند.»
اسدی همچنین از رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور درخواست کرد که از شکاف و تبعیض بین بازنشستگان صندوقهای مختلف خودداری کند. این درخواستها نشاندهنده نگرانیهای جدی مستمریبگیران درباره تبعیضها و نابرابریهای موجود در پرداختهاست و آنها خواستار توجه بیشتر به نیازها و حقوق خود هستند.
وضعیت معیشت بازنشستگان در کشور به قدری بحرانی شده است که حتی واریز یک میلیون تومان به عنوان علیالحساب، میتواند موجب شوک و دگرگونی در احساسات و نگرانی های آنان شود. این موضوع نشان دهنده این است که بسیاری از بازنشستگان بهسختی توانسته اند هزینههای زندگی خود را تامین کنند و این مبلغ ناچیز، بهعنوان یک امید و فرصت برای بهبود وضعیت آنها تلقی میشود.
این وضعیت به ویژه در شرایطی که قیمت ها و هزینه های زندگی بهطور مداوم در حال افزایش است، نگران کننده است. بازنشستگان که به دلیل سن و شرایط جسمانی، ممکن است توانایی کار و کسب درآمد را نداشته باشند و هر گونه تغییر در وضعیت مالی میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره آنها بگذارد.
همچنین این شرایط نشان دهنده نابرابریها و تبعیضهای موجود در نظام پرداختی به بازنشستگان است. وقتی که بازنشستگان کشوری از تسهیلات بیشتری برخوردار میشوند و بازنشستگان کارگری همچنان در مضیقه هستند، احساس بی عدالتی و نارضایتی در میان این قشر افزایش مییابد.
این وضعیتی است که نیاز به توجه جدی و اصلاحات اساسی در سیستم تامین اجتماعی و بازنشستگی کشور دارد تا بتوان به نیازهای معیشتی بازنشستگان پاسخ داد و احساس امنیت و آرامش را به آنها بازگرداند.