با این سوال ها هر روز مغز و ورزش بده و عملکردش و افزایش بده

پرسیدن این سوالات هر روز صبح می تواند مغز شما را تغییر دهد.


مغز که در جمجمه قرار دارد ، جایگاه عملکردهای بالاتر (عملکردهای شناختی، حواس، پاسخ های عصبی) و نباتی است. بنابراین یک اندام اولیه است که تنظیم تمام عملکردهای حیاتی بدن ما را تضمین می کند. اطلاعات را از کل بدن انسان از طریق اعصاب آوران دریافت می کند ، ادغام و تجزیه و تحلیل می کند و سپس با انتشار سیگنال های جدیدی که به قسمت های بدن مربوط به اعصاب وابران می رود، پاسخ می دهد .

میانگین توجه انسان از 12 ثانیه در سال 2000، زمانی که عصر انقلاب موبایل آغاز شد، به هشت ثانیه کاهش یافته است – کاهش 33 درصدی. در مورد ماهی قرمز، تخمین زده می شود که دامنه توجه آن 9 ثانیه است.

مغز انسان حدود 100 میلیارد نورون دارد و وزن متوسط ​​آن بین 1300 تا 1400 گرم است . همچنین حاوی سلول های گلیال و آستروسیت ها است . در مایع مغزی نخاعی غرق می شود .

به این سوال فکر کنید: آیا شما کنترل مغز خود را دارید؟

واقعا بهش فکر کن لطفا تا یک دقیقه به این موضوع فکر نکرده اید جلو نروید.
اکنون ما تمایل داریم به چیزی مانند این پاسخ دهیم: «آره! البته. این مغز من است که در بدن من است! » یا » مغز کیست؟! »

مطمئناً مغز شما متعلق به شماست… اما آیا شما روی آن کنترل دارید؟ بسیاری از باهوش ترین عصب شناسان جهان به برخی اقدامات “نه” می گویند. در واقع، آمار نشان می‌دهد که در بیشتر مواقع مغز ما روی یک «خلبان خودکار» است.

در اینجا چند نمونه آورده شده است:

1. شما در حال برنامه غذایی و ورزش هستید، اما به هر دلیلی – علیرغم بهترین قضاوت و بهترین نیت شما – نمی توانید بستنی را از فروشگاه مواد غذایی محلی کنار بگذارید.
2. به خود قول داده اید که افکار منفی خودانتقادی را متوقف کنید. اما به دلایلی، به نظر می رسد که آنها حتی بیشتر در اطراف هستند.
اینها فقط دو مثال تصادفی هستند که ممکن است با آنها ارتباط داشته باشید یا نداشته باشید. اصل اساسی این است: همه ما افکاری داشته ایم که نمی خواستیم داشته باشیم. حتی گاهی با وجود قضاوت یا آگاهی بهتر، به این افکار عمل کرده ایم.

پاسخ ساده به این سؤال که آیا ما کنترل مغز شما را داریم «بله و نه» است. » احمقانه است اگر فکر کنیم کنترلی روی آن نداریم – بالاخره ما کارهایی را انجام می دهیم که قصد انجام آنها را داریم. اما ما اغلب در حالت خلبان خودکار هستیم. ممکن است با خلبان خودکار غذا بخوریم، با خلبان خودکار رانندگی کنیم، با خلبان خودکار احمقانه فکر کنیم، با خلبان خودکار گوش کنیم، با خلبان خودکار صحبت کنیم و غیره.

چرا اون؟
خیلی ساده، زیرا مغز به طور پیش فرض “تنبل” است. مغز بسیار پیچیده است و برای یافتن راه‌هایی برای کارآمدتر تکامل یافته است. به همین دلیل است که ترک عادت ها پس از شکل گیری آنها دشوار است.
بدون “آموزش” مناسب، مغز برای مدتی غیرعادی در حالت خلبان خودکار باقی می ماند. اینجاست که ذهن خودآگاه ما می رسد.

“بازآموزی” ذهن لزوماً فرآیند پیچیده ای نیست. در واقع، به خاطر سپردن چهار سوال اساسی می تواند هر چالش، مشکل یا تصمیمی را که با آن روبرو می شویم – بزرگ یا کوچک – ساده کند.

هر روز صبح این سوالات را از خود بپرسید می تواند مغز شما را تغییر دهد
هر روز صبح، متعهد شوید که در صورت مواجهه با چالش/مشکل/تصمیم، این چهار سوال را از خود بپرسید.

چگونه می خواهم این کار را انجام دهم؟
ما تمایل داریم بگوییم که کاری را بدون برنامه ریزی انجام می دهیم. انجام این کار در واقع بسیار رایج است. این امر رایج است زیرا مغز ما روشی پیچیده برای اجتناب از مسئولیت دارد.

در اینجا یک مثال دیگر وجود دارد: ما تصمیم گرفتیم “به دنبال شغل دیگری باشیم.” » مطمئنا، به اندازه کافی ساده به نظر می رسد – اما چند نفر علیرغم نیت متفاوتشان در همان شغل باقی می مانند؟ اغلب مردم این کار را انجام می دهند زیرا هرگز برنامه ای نداشتند.

پس چگونه این فرد فرضی “یک شغل متفاوت پیدا خواهد کرد؟” » با آزاد کردن یک یا دو ساعت صبح هر شنبه با جستجوی شرکت هایی که در این زمینه استخدام می کنند؟ با درخواست برای چندین هیئت شغلی؟ با استفاده از مهارت های استخدام کننده/هدشکار؟

چه چیزی واقعاً مهم است؟

Ann Herrmann-Nehdi، مدیرعامل Herrman International و سخنران مهمان در چندین کنفرانس TED، این سوال را “پاداش” می نامد زیرا ما آگاهانه برنامه ریزی می کنیم که چرا یک کار خاص را انجام می دهیم.

برای مثال، بسیاری از ما تصمیم می گیریم که می خواهیم «بیشتر ورزش کنیم». » این یک مفهوم انتزاعی است که باید ملموس تر باشد. چه چیزی مهم است که باعث می شود ما بخواهیم “بیشتر ورزش کنیم”؟ ظاهر فیزیکی؟ کاهش کلسترول؟ آیا نیاز به تخلیه بخار دارید؟

برای شما که می خواهید وزن کم کنید چه چیزی واقعا مهم است؟ یا ترفیع بگیرم؟ بازگشت به مدرسه؟ برای خرید خانه؟ راه اندازی یک کسب و کار؟ و غیره. اجازه ندهید ذهن به آرامی این سوال را به تعویق بیندازد – برای هر چالش/تصمیم/مسئله ای توجیه اساسی ارائه دهید.

چه کسی درگیر خواهد شد؟
این امکان وجود دارد که تصمیم برای انجام نوع خاصی از اقدام فقط شامل شما شود. اگر چنین است، همینطور باشد. اما توصیه می‌شود حداقل این سوال را در نظر بگیرید که چه کسی در هر تصمیمی و/یا پیامدهای چنین تصمیمی دخیل است یا ممکن است دخیل باشد.

هنگامی که با یک چالش/مشکل/تصمیم مواجه می‌شوند، مردم اغلب مرتکب اشتباه می‌شوند که از کسانی که تحت تأثیر تصمیم مذکور قرار گرفته‌اند غفلت می‌کنند. بار دیگر، این راهی است برای اجتناب از هرگونه تلاش ضروری اما ناخواسته مغز. برای درک اینکه چه کسی به طور بالقوه در تصمیم گیری یا پیامد یک تصمیم دخیل است، از عوارض احتمالی که از دیدگاه شخص دیگری ناشی می شود عبور می کند.

اگر _____اتفاق افتاد چه باید کرد؟
در برخی موارد، داشتن یک برنامه اضطراری در صورت وقوع اتفاق بد، خوب است. برای مقاصد تصویری، از مثال‌هایی که قبلاً ذکر شد استفاده می‌کنیم.

“من می خواهم “من می خواهم بیشتر ورزش کنم.”

اگه صدمه ببینم چی؟

«اول از همه، می‌خواهم ببینم آیا می‌توان نوعی ورزش را انجام داد. دوم، اگر نمی توانستم ورزش کنم، انواع خاصی از غذاها را کنار می گذاشتم…»
«می خواهم شغل دیگری پیدا کنم. »

به طور کلی، ما می توانیم “موانع” احتمالی را برای تصمیم گیری های احتمالی پیش بینی کنیم. اگر انتظار یک مانع احتمالی را داشته باشیم، بسته به موقعیت، یافتن پاسخ مناسب ممکن است جالب باشد.

برچسب‌ها:

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید